پارت نه و ده اکیپ.
پارت نه
اومدن نشستن سر جاشون
ات گوشیشو در اورد داش باش کار میکرد داش عکس میگرف کوک هم اومد خاست عکس بگیره جیمی هم اومد خاس دوباره عکس بگیره ته اومد
ات خب بگیرم عکس
ته اره
ات عااا خوب در اومد
ات یه عکس از خودش گرف گذاش اینستا
کوک جوننن خوسگل خانم
ات خنده
در رو خوندن ات گوش نمیداد چون بلد بود
معلم ات توکه گوس نمیدی بیا حل کن ببینم
ات باشه
کوک هوی نرو هیچی نمیدونی
ات میدونم یه چیزی که میرم
ات عا این اینکه فرمول اسونی داره
یه فرمول جدید و اسون نوشت و حل کرد
معلم چرا اسونش کردی
ات که بچها راحت بفهمن اینا که بچه بزرگ نیستن ۲٠ تا ۲۲ سالشونه
معلم کی میگه فرمول من بهتره دستشو ببره بالا
هچکی نبرد
معلم کی میگه فرمول ات بهتره
همه دستاشونو بدن بالا چون راحت فهمیدن
ات رف نشست
کوک داداسسسس تو یاد نگرفتی چطور حل کردی
ات داداش خلم دوسال بزرگتره باهام کار میکنه
ته عه
ات اره
زنگ تموم رغتن توی حیاط
معلم باید نمره سو کم بزنم دختره پرو
&بیا کارنامت
ات یااا منکه درسم خوبه
کوک تثکه رست خوبه چرا اخه
ات ای گراز
& نمره هاتو بهتر کن برای اینکه خانوادت و خواهر برادرت اون دنیا خوشحال باشن... اوپس فک کنم داداشت زندست نیشخند
داشت میرفت
ات یه سطل زباله پرت کرد افتاد توسر دختره
ات اوپس فک کنم اشتباه انداختم نه درسته روی یه اشغال انداختم همه شرو کردن به خندیدن به دختره
کوک داداش نمیشد اینطوری نکنی
ات گف داداسم بمیره خووو من داداسمو دوس دارم
جیمی اوخیی ولس بیا بریم
& طلافی میکنمممم داد
ات به چپ ترین قسمت راستم بلند
کوک جانمممم
ات خب چیه گفتم به چپ ترین قسمت راستم
جیمی تیکه کلام خوبیه برشداستم
ات ای اصکی رو
جیمی خنده
رفتن تو خابگاه
ات اخیش وسایلم هستن دیگه میمونم همینجا
کوک نمنم شماها چی
جیمین نه منو تهیونگ وسایلمون رو نیوردیم فردا میاریم
ات باشه
ات رفرپانسمانشو عوض کنه چون پیراهنش دوباره کثیف نشه پیراهنشو در اورد هوی منحرفا سوتین تنشه هاااا همونم افتضاهه
کوک ات چرا نمیاد
جیمی برو ببین چیکار میکنه
کوک رف درو باز کرد
ات برو بیرون کوک
کوک نچ
ات منحرف گمسو بیروننننن
کوک حالاا بزار نمیخوام بکنمت که
ات بیشعور
کوک ممنون از لطفت
ات پوکر
باند پیچی کرد کمرشو
خواست پیراهنشو بپوشه ولی دردش میکرد
ات اخخخخ نمیتونم بغض
کوک خب بده خودم برات بپوشم
ات نه بغض
کوک عه خب حرف گوش بده خوو درد داری
کو ک پیراهن رو وایه ات پوشید دکمه هاش هم بست
ات اخخخخ خیلی درد میکنه تا قبلا بغض
کوک اشکال نداره چیزی نیس کوک ات رو بغل میکنه
ات داخل بغل کوک خابش میبره
کوک اوخی خرگوش کوچولو
کوک هم پیشس خوابید
پارت ده
جیمی پس کی میاننننننننن
ته چمیدونم برین نگا کنیم
جیمی نگا کرد دید دوتا خرگوش کوچولو پیش هم خوابیدن
جیمی دوتا خرگوش پیش هم خوابیدن
ته اوخییییی
ات ویو
وقتی بیدار بودم دیدمربغل کوک خابم برده چه احساس خوبی داره وقتی بغلس میکنم اون خیلی مهربونه و خیلی خوشگل
کوک ویو
بیدار سدم دیدم ات بیداره داره منو نکا میکنه خدایااا چقد چشاس خوسگله من عاشف این دخرته شدم خدااااا وبیی کیوت خر
ات لبخند خرگوشی
کوک لبخند خرگوشی
کوک یااااا
ات چیه
کوک حسودیم میشه لبخندات اژ من خوجگل تله کیوت
ات نه مال تو خوجگل تله کیوت
باهم خندیدن که جیمین و ته اومدن
جیمی بیدار سدین خابالوها
ات اره بیدذا شدیم
کوک میگم ات بهتری
ات اره
رفتن نشستن روی مبل
کوک بیاین فیلم ببینیم
ته ترسناک
جیمی اره ترسناک
ات باسه
وسط فیلم ترسانک بود ات دست کوک رو گرفته بود و فاشار میداد از ترس کوک فهمید اتوبغل کرد
کوک هوی کوچولو نترس
ات خو میترسم
کوک نباید بترسی
بعد فیلم
یهو یه صدایی اومد
با بلند گو که به همه اتاقا وصله گف
مدیر فردا اردو داریم ساعت هفت هرچی خواستین بیارین چون اردو راحتیه برای یه ماه هر چیزی خواستین بیارین تیپ مدرسه هم مهم نیس
ات عررر من میام
جیمی من نمیام
ات تو قلط کردیییییییییییییی داد
جیمی باشه بابا سوخی کردم
کوک منم نمیلم
ات تو گو.. ه خوردی کوک تو باید بیای
کو کباشه
ته من میام
ات منم میام
شب
جیمی من و ته میریم وسایلمون رو بیاریم
ات باشه
اومدن نشستن سر جاشون
ات گوشیشو در اورد داش باش کار میکرد داش عکس میگرف کوک هم اومد خاست عکس بگیره جیمی هم اومد خاس دوباره عکس بگیره ته اومد
ات خب بگیرم عکس
ته اره
ات عااا خوب در اومد
ات یه عکس از خودش گرف گذاش اینستا
کوک جوننن خوسگل خانم
ات خنده
در رو خوندن ات گوش نمیداد چون بلد بود
معلم ات توکه گوس نمیدی بیا حل کن ببینم
ات باشه
کوک هوی نرو هیچی نمیدونی
ات میدونم یه چیزی که میرم
ات عا این اینکه فرمول اسونی داره
یه فرمول جدید و اسون نوشت و حل کرد
معلم چرا اسونش کردی
ات که بچها راحت بفهمن اینا که بچه بزرگ نیستن ۲٠ تا ۲۲ سالشونه
معلم کی میگه فرمول من بهتره دستشو ببره بالا
هچکی نبرد
معلم کی میگه فرمول ات بهتره
همه دستاشونو بدن بالا چون راحت فهمیدن
ات رف نشست
کوک داداسسسس تو یاد نگرفتی چطور حل کردی
ات داداش خلم دوسال بزرگتره باهام کار میکنه
ته عه
ات اره
زنگ تموم رغتن توی حیاط
معلم باید نمره سو کم بزنم دختره پرو
&بیا کارنامت
ات یااا منکه درسم خوبه
کوک تثکه رست خوبه چرا اخه
ات ای گراز
& نمره هاتو بهتر کن برای اینکه خانوادت و خواهر برادرت اون دنیا خوشحال باشن... اوپس فک کنم داداشت زندست نیشخند
داشت میرفت
ات یه سطل زباله پرت کرد افتاد توسر دختره
ات اوپس فک کنم اشتباه انداختم نه درسته روی یه اشغال انداختم همه شرو کردن به خندیدن به دختره
کوک داداش نمیشد اینطوری نکنی
ات گف داداسم بمیره خووو من داداسمو دوس دارم
جیمی اوخیی ولس بیا بریم
& طلافی میکنمممم داد
ات به چپ ترین قسمت راستم بلند
کوک جانمممم
ات خب چیه گفتم به چپ ترین قسمت راستم
جیمی تیکه کلام خوبیه برشداستم
ات ای اصکی رو
جیمی خنده
رفتن تو خابگاه
ات اخیش وسایلم هستن دیگه میمونم همینجا
کوک نمنم شماها چی
جیمین نه منو تهیونگ وسایلمون رو نیوردیم فردا میاریم
ات باشه
ات رفرپانسمانشو عوض کنه چون پیراهنش دوباره کثیف نشه پیراهنشو در اورد هوی منحرفا سوتین تنشه هاااا همونم افتضاهه
کوک ات چرا نمیاد
جیمی برو ببین چیکار میکنه
کوک رف درو باز کرد
ات برو بیرون کوک
کوک نچ
ات منحرف گمسو بیروننننن
کوک حالاا بزار نمیخوام بکنمت که
ات بیشعور
کوک ممنون از لطفت
ات پوکر
باند پیچی کرد کمرشو
خواست پیراهنشو بپوشه ولی دردش میکرد
ات اخخخخ نمیتونم بغض
کوک خب بده خودم برات بپوشم
ات نه بغض
کوک عه خب حرف گوش بده خوو درد داری
کو ک پیراهن رو وایه ات پوشید دکمه هاش هم بست
ات اخخخخ خیلی درد میکنه تا قبلا بغض
کوک اشکال نداره چیزی نیس کوک ات رو بغل میکنه
ات داخل بغل کوک خابش میبره
کوک اوخی خرگوش کوچولو
کوک هم پیشس خوابید
پارت ده
جیمی پس کی میاننننننننن
ته چمیدونم برین نگا کنیم
جیمی نگا کرد دید دوتا خرگوش کوچولو پیش هم خوابیدن
جیمی دوتا خرگوش پیش هم خوابیدن
ته اوخییییی
ات ویو
وقتی بیدار بودم دیدمربغل کوک خابم برده چه احساس خوبی داره وقتی بغلس میکنم اون خیلی مهربونه و خیلی خوشگل
کوک ویو
بیدار سدم دیدم ات بیداره داره منو نکا میکنه خدایااا چقد چشاس خوسگله من عاشف این دخرته شدم خدااااا وبیی کیوت خر
ات لبخند خرگوشی
کوک لبخند خرگوشی
کوک یااااا
ات چیه
کوک حسودیم میشه لبخندات اژ من خوجگل تله کیوت
ات نه مال تو خوجگل تله کیوت
باهم خندیدن که جیمین و ته اومدن
جیمی بیدار سدین خابالوها
ات اره بیدذا شدیم
کوک میگم ات بهتری
ات اره
رفتن نشستن روی مبل
کوک بیاین فیلم ببینیم
ته ترسناک
جیمی اره ترسناک
ات باسه
وسط فیلم ترسانک بود ات دست کوک رو گرفته بود و فاشار میداد از ترس کوک فهمید اتوبغل کرد
کوک هوی کوچولو نترس
ات خو میترسم
کوک نباید بترسی
بعد فیلم
یهو یه صدایی اومد
با بلند گو که به همه اتاقا وصله گف
مدیر فردا اردو داریم ساعت هفت هرچی خواستین بیارین چون اردو راحتیه برای یه ماه هر چیزی خواستین بیارین تیپ مدرسه هم مهم نیس
ات عررر من میام
جیمی من نمیام
ات تو قلط کردیییییییییییییی داد
جیمی باشه بابا سوخی کردم
کوک منم نمیلم
ات تو گو.. ه خوردی کوک تو باید بیای
کو کباشه
ته من میام
ات منم میام
شب
جیمی من و ته میریم وسایلمون رو بیاریم
ات باشه
۱۵.۵k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.