استاد کیم ؟؟
استاد کیم ؟؟
باورم نمیشه اون نه نه
کلاس تموم شد سعی کردم هرچه زود تر برم بیرون نمیخواستم تو کلاس اون باشم وسایلم رو جمع کردم و مثل جت رفتم بیرون
روی صندلی حیاط دانشگاه نشسته بودم که : واو دختر ببین کی اومده واو من هیجان زده شدم
ولی الان بحث این نبود : یونا اون چطور شده استاد دانشگاه اصلا چرا استاد من دانش...
نداشت حرفم رو بزنم که یکی از بچه ها اومد: ات شی استاد کارت داره استاد کیم سوکجین
میدونستم کار خودشه که میخواستم حرف بزنم که یونا نداشت : اوکی مرسی که خبر دادی
پسر لبخندب زد رفت : وای چرا وایسادی بلند شو برو دیگه راستی اعتراض نکن بلند شو
=============================
ـ بیا تو
وای الان من باید چیکار کنم ..
- بلع استاد
بلند شد و اومد نزدیک منم میرفتم عقب
ـ استاد؟ مضخرفِ قبلاً بهتر بود مثلا دد....
میدونستم میخواد چی بگه براهمین نداشتم ادامه بده : کاری دارید استاد
فکر کنم کم کم دارم میرم رو مخش : آه . جوجه ی لجباز هنوز هم لج بازی ؟ اوه بیخیال خبر جدید دارم
هیچی نگفتم : یعنی دختر من اینقدر شجاع هستش که رفته دیت اوه
اینو از کجا میدونه : آره رفتم و همین طور امشب هم میرم جوابش رو میدم و میشم دوست دخترش
بدون هیچ حرف دیگه ای رفتم بیرون به یونا گفتم که قرار با یکی دیگه بزاره
=============================
از دختر کوچولو ی کیم سوکجین چه انتظاری دارید
اوکی جوجه : الو یونا
° اوه بله استاد کیم
حالم از استاد بهم میخورد : لطفاً تو دیگه تو نگو استاد
راستی جوجه کجا رفته دیت ؟؟
-(......)
مرسی
حاظر شدم به محلی که گفت رفتم وقتی رسیدم وارد رستوران شدم و وقتی ات رو دیدم رفتم و رو به روی میز اون نشستم
باورم نمیشه اون نه نه
کلاس تموم شد سعی کردم هرچه زود تر برم بیرون نمیخواستم تو کلاس اون باشم وسایلم رو جمع کردم و مثل جت رفتم بیرون
روی صندلی حیاط دانشگاه نشسته بودم که : واو دختر ببین کی اومده واو من هیجان زده شدم
ولی الان بحث این نبود : یونا اون چطور شده استاد دانشگاه اصلا چرا استاد من دانش...
نداشت حرفم رو بزنم که یکی از بچه ها اومد: ات شی استاد کارت داره استاد کیم سوکجین
میدونستم کار خودشه که میخواستم حرف بزنم که یونا نداشت : اوکی مرسی که خبر دادی
پسر لبخندب زد رفت : وای چرا وایسادی بلند شو برو دیگه راستی اعتراض نکن بلند شو
=============================
ـ بیا تو
وای الان من باید چیکار کنم ..
- بلع استاد
بلند شد و اومد نزدیک منم میرفتم عقب
ـ استاد؟ مضخرفِ قبلاً بهتر بود مثلا دد....
میدونستم میخواد چی بگه براهمین نداشتم ادامه بده : کاری دارید استاد
فکر کنم کم کم دارم میرم رو مخش : آه . جوجه ی لجباز هنوز هم لج بازی ؟ اوه بیخیال خبر جدید دارم
هیچی نگفتم : یعنی دختر من اینقدر شجاع هستش که رفته دیت اوه
اینو از کجا میدونه : آره رفتم و همین طور امشب هم میرم جوابش رو میدم و میشم دوست دخترش
بدون هیچ حرف دیگه ای رفتم بیرون به یونا گفتم که قرار با یکی دیگه بزاره
=============================
از دختر کوچولو ی کیم سوکجین چه انتظاری دارید
اوکی جوجه : الو یونا
° اوه بله استاد کیم
حالم از استاد بهم میخورد : لطفاً تو دیگه تو نگو استاد
راستی جوجه کجا رفته دیت ؟؟
-(......)
مرسی
حاظر شدم به محلی که گفت رفتم وقتی رسیدم وارد رستوران شدم و وقتی ات رو دیدم رفتم و رو به روی میز اون نشستم
۸۱۳
۰۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.