تک پارتی جیهوپ هیچ اتی وجود نداره
ویو جیهوپ
چند ماه بود داشتم روی رقصم کار میکردم وسطش ی حرکت سخت داره که بلد نبودم ، بعد ۵ ساعت تمرین روی تختم نشستم و ب پنجره زل زدم هوا بارونی بود و قطرات بارون ب شیشه میخورد لباس پوشیدم و رفتم روی مبل نشستم
×پسرم چرا لباس پوشیدی؟
_پدر میخوام برم بیرون
×ولی هوا بارونیه
_میدونم
+پسرم بیا قدم نمیرسه این پیاله و بردارم
_اومدم مامان
رفتم و پیاله و برداشتم و دادم مامانم قدم بلندتر از مادرم و پدرم شده
_مامان چی میخواید درست کنید؟
+اوه پسرم میخواستم کیک درست کنم
_که اینطور موفق باشید
+ممنون پسرم
_من دارم میرم خدانگهدار
×خدافظ
سرم و تکون دادم و بدون چتر بیرون زدم
و ب سمت خیابون رفتم امروز اول هفته بود و خلوت ترین موقعیت بود روی زمین دراز کشیدم و بعد ۱ ساعت برگشتم خونه موش آب کشیده شده بودم
خونه
×پسرم چرا خیس شدی؟
_پدر راستش و بخواین چتر یادم رفت بردارم
×مواظب باش مریض نشی من پول ندارم واست خرج کنما گفته باشم
_چشم پدر مواظبم
رفتم بالا کل زندگیم با احرام با پدر مادرم حرف زدم اگه ی اشتباه کوچیک در حرفم داشتم شکنجه میشدم
رفتم ی تیشرت سبز بلند و ی شلوارک نارنجی پوشیدم و شروع کردم تمرین کردن
۳ ساعت بعد
بلاخرهههههه تونستم این حرکت و برم خیلی هیجان دارم برم ب پدرم نشون بدم ، رفتم پایین
_پدر پدر پدر پدر
×چی شده سر و صدا راه انداختی
_پدر من ی رقص یاد گرفتم که چند ماهه همش تمرین میکنم نگاه کن میخوام بهت نشون بدم بشین رو مبل
×هوففف خیل خوب
بعد از رقصیدن
_هاااااااا هووووو (نفس زدن)
_پدر هااااا چطور هوووووو بود؟
×پسرم رقصیدن آینده ات و نمیسازه و خوب نبود
_چ...چی و...و....لی پدر من ه....همیشه در حال تمرین بودم ۲ ماه درحال تمرین و من رقصیدن و دوست دارم
×چطور جرعت میکنی با پدرت اینطور صحبت کنی
_همینطور که دارم صحبت میکنم
و با سرعت ب سمت بیرون حرکت کردم مطمئن بودم برگردم خونه شکنجه میشم
پس میرم خونه بهترین دوستم جیمین
تق تق
÷کیه؟
_جیمینا منم هوسک
÷جیهوپ
در و باز کرد
بغل
÷چطوری جیهوپم
_هنوز از اسمی ک برام گذاشتی خوشم میاد
÷هوم خوب جیهوپ یعنی امید تو عم امید منی
_فعلا تو امید من باید باشی میتونم بیام پیش تو زندگی کنم؟
÷آره من تنها زندگی میکنم
من جلوی پدرم با خوشحالی رقصیدم بدون اینکه بدونم اون کسیه که دوست نداره آیندم خوب باشه...
《جانگ هسوک》
چند ماه بود داشتم روی رقصم کار میکردم وسطش ی حرکت سخت داره که بلد نبودم ، بعد ۵ ساعت تمرین روی تختم نشستم و ب پنجره زل زدم هوا بارونی بود و قطرات بارون ب شیشه میخورد لباس پوشیدم و رفتم روی مبل نشستم
×پسرم چرا لباس پوشیدی؟
_پدر میخوام برم بیرون
×ولی هوا بارونیه
_میدونم
+پسرم بیا قدم نمیرسه این پیاله و بردارم
_اومدم مامان
رفتم و پیاله و برداشتم و دادم مامانم قدم بلندتر از مادرم و پدرم شده
_مامان چی میخواید درست کنید؟
+اوه پسرم میخواستم کیک درست کنم
_که اینطور موفق باشید
+ممنون پسرم
_من دارم میرم خدانگهدار
×خدافظ
سرم و تکون دادم و بدون چتر بیرون زدم
و ب سمت خیابون رفتم امروز اول هفته بود و خلوت ترین موقعیت بود روی زمین دراز کشیدم و بعد ۱ ساعت برگشتم خونه موش آب کشیده شده بودم
خونه
×پسرم چرا خیس شدی؟
_پدر راستش و بخواین چتر یادم رفت بردارم
×مواظب باش مریض نشی من پول ندارم واست خرج کنما گفته باشم
_چشم پدر مواظبم
رفتم بالا کل زندگیم با احرام با پدر مادرم حرف زدم اگه ی اشتباه کوچیک در حرفم داشتم شکنجه میشدم
رفتم ی تیشرت سبز بلند و ی شلوارک نارنجی پوشیدم و شروع کردم تمرین کردن
۳ ساعت بعد
بلاخرهههههه تونستم این حرکت و برم خیلی هیجان دارم برم ب پدرم نشون بدم ، رفتم پایین
_پدر پدر پدر پدر
×چی شده سر و صدا راه انداختی
_پدر من ی رقص یاد گرفتم که چند ماهه همش تمرین میکنم نگاه کن میخوام بهت نشون بدم بشین رو مبل
×هوففف خیل خوب
بعد از رقصیدن
_هاااااااا هووووو (نفس زدن)
_پدر هااااا چطور هوووووو بود؟
×پسرم رقصیدن آینده ات و نمیسازه و خوب نبود
_چ...چی و...و....لی پدر من ه....همیشه در حال تمرین بودم ۲ ماه درحال تمرین و من رقصیدن و دوست دارم
×چطور جرعت میکنی با پدرت اینطور صحبت کنی
_همینطور که دارم صحبت میکنم
و با سرعت ب سمت بیرون حرکت کردم مطمئن بودم برگردم خونه شکنجه میشم
پس میرم خونه بهترین دوستم جیمین
تق تق
÷کیه؟
_جیمینا منم هوسک
÷جیهوپ
در و باز کرد
بغل
÷چطوری جیهوپم
_هنوز از اسمی ک برام گذاشتی خوشم میاد
÷هوم خوب جیهوپ یعنی امید تو عم امید منی
_فعلا تو امید من باید باشی میتونم بیام پیش تو زندگی کنم؟
÷آره من تنها زندگی میکنم
من جلوی پدرم با خوشحالی رقصیدم بدون اینکه بدونم اون کسیه که دوست نداره آیندم خوب باشه...
《جانگ هسوک》
۸.۲k
۲۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.