ارباب ثرورت (پارت ششم)
چشمام از ترس هنوز بسته بود که احساس کردم یه نفر داره بهم نزدیک میشه یکم ترسیدم ولی بعد کنار گوشم خم شد و گفت
* فکرکردی به این راحتی میمیرم؟
باورم نمیشد این صدای شوگا بود سریع چشمامو باز کردم و محکم بغلش کردم
بعد از چندثانیه انگار که تازه بفهمم چیکار کردم زود دستاموباز کردم و چند قدم به عقب رفتم گونه هام از خجالت قرمز شده بود
& ببخشید نمیخواستم بغلت کنم
* نه بابا اشکالی نداره
از این حرفش خوشحال شدم سرمو بلند کردم که یهو جنازه معاونه رو دیدم کممونده بود سکته کنم چشمام اندازه کاسه شده بود
* چیشد ترسیدی؟
& ن...نه
ش...شوگا
* چیشده؟
&د..دستت چرا خونیه؟
* ها این چیز مهم نیس
& من خیلی نادونم چطور متوجه نشدم شونه ات زخمی شده
بزار ببینمش
* میگم که چیزی نیس
& لطفا
* باشه
نزدیک شونه اش رفتم باورم نمیشد گلوله بدجور شونه اش رو زخمی کرده بوذ و مطمئن بودم خون زیادی از دست داده
& به این میگی چیزی نیس!!؟؟؟؟
* یه زخم ساده اس
& جعبه کمک های اولیه داری؟
* آره چطور؟
& کجاس؟
* چطور؟
& فقط بگو کجاس(با داد)
*هعییی چرا داد میزنی؟
& چرا نمیفهمی نگرانتم؟
کجاس؟
*تو آشپزخونه
رفتم تا جعبه رو بیارم شنیدم که شوگا به یه نفر زنگ زد ولی به کی؟
خودش میدونه و خدا
بالاخره از کمد جعبه رو برداشتم ولی وقتی دیدم که شوگا رو زمین بی هوش افتاده جعبه از دستم افتاد سریع سمتش رفتم
& هی شوگا
شوگا بلند شو
شوگا....
* ا/ت....
& صبرکن الان باهم میریم بیمارستان
اسکی ممنوع
#درخواستی
* فکرکردی به این راحتی میمیرم؟
باورم نمیشد این صدای شوگا بود سریع چشمامو باز کردم و محکم بغلش کردم
بعد از چندثانیه انگار که تازه بفهمم چیکار کردم زود دستاموباز کردم و چند قدم به عقب رفتم گونه هام از خجالت قرمز شده بود
& ببخشید نمیخواستم بغلت کنم
* نه بابا اشکالی نداره
از این حرفش خوشحال شدم سرمو بلند کردم که یهو جنازه معاونه رو دیدم کممونده بود سکته کنم چشمام اندازه کاسه شده بود
* چیشد ترسیدی؟
& ن...نه
ش...شوگا
* چیشده؟
&د..دستت چرا خونیه؟
* ها این چیز مهم نیس
& من خیلی نادونم چطور متوجه نشدم شونه ات زخمی شده
بزار ببینمش
* میگم که چیزی نیس
& لطفا
* باشه
نزدیک شونه اش رفتم باورم نمیشد گلوله بدجور شونه اش رو زخمی کرده بوذ و مطمئن بودم خون زیادی از دست داده
& به این میگی چیزی نیس!!؟؟؟؟
* یه زخم ساده اس
& جعبه کمک های اولیه داری؟
* آره چطور؟
& کجاس؟
* چطور؟
& فقط بگو کجاس(با داد)
*هعییی چرا داد میزنی؟
& چرا نمیفهمی نگرانتم؟
کجاس؟
*تو آشپزخونه
رفتم تا جعبه رو بیارم شنیدم که شوگا به یه نفر زنگ زد ولی به کی؟
خودش میدونه و خدا
بالاخره از کمد جعبه رو برداشتم ولی وقتی دیدم که شوگا رو زمین بی هوش افتاده جعبه از دستم افتاد سریع سمتش رفتم
& هی شوگا
شوگا بلند شو
شوگا....
* ا/ت....
& صبرکن الان باهم میریم بیمارستان
اسکی ممنوع
#درخواستی
۱۷.۱k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.