فیک
#فیک
|کلبه عاشقی|
دیدم تهیونگ بی حاله و خونه پر شده از شیشه های مشروب خالی سریع رفتم داخل و محکم بغلش کردم
ا/ت:با خودت چیکار کردی ها مردم و زنده شدم زودتر جوابم و میدادی چی میشد ها با اعضا دعوا کردی با من که نکردی حداقل به من میگفتی
تهیونگ:ببخشید که نگرانت کردم،بیا اینجا بشین وسایلتو میگم بادیگارد بیاره منم اینجا رو جمع و جور میکنم
ا/ت:اوکی،منم کمکت میکنم حوصله ام سر میره
تهیونگ:باشه
شروع کردیم جمع کردن آخراش بود که گفتم
ا/ت:بهم نمیگی دعوا هاتون سر چی بود؟!
تهیونگ:نمیتونم بگم
ا/ت:مگه بهم اعتماد نداری،حالا که اعتماد نداری من برم بهتره
تهیونگ:نه ببین(دستت و کشید)بهت از هرکس دیگه ای اعتماد دارم ولی میترسم بهت بگم و تو رفاقت مون و تموم کنی
ا/ت:(من که دلیلش میدونستم ولی میخواستم از خودش هم بشنوم)دستش و گرفتم تو چشاش نگاه کردم تو بهترین فردی هستی که دیدم تو بهم اون حس امنیت و آرامش و میدی تو بهترین رفیقمی هرچی هم بشه بدون رفاقتم باهات تموم نمیشه
تهیونگ:با حرفاش آرامش گرفتم و امیدی بهم وارد شد.....راستش..ببین من...عا..شقت..شدم(با خجالت)
ا/ت: میدونم
تهیونگ:چییی(تعجب)
ا/ت:پسرا بهم گفتن(لبخند)
تهیونگ:بیشعورا...نظرت چیه ها(دستات و گرفت)دوست دخترم میشی
ا/ت:معلومه عشقم
تهیونگ:عشقم؟!وای خدا باورم نمیشه بغلت کرد
ا/ت:بیا زودتر اینجا و جمع کنیم تا بریم شام درست کنیم
تهیونگ:اوکی چاگیا
داشتیم جمع میکردیم که یکدفعه.......
امیدوارم دوسش داشته باشید 💜
#بی_تی_اس #بنگتن #آرمی #سناریو #تهیونگ
|کلبه عاشقی|
دیدم تهیونگ بی حاله و خونه پر شده از شیشه های مشروب خالی سریع رفتم داخل و محکم بغلش کردم
ا/ت:با خودت چیکار کردی ها مردم و زنده شدم زودتر جوابم و میدادی چی میشد ها با اعضا دعوا کردی با من که نکردی حداقل به من میگفتی
تهیونگ:ببخشید که نگرانت کردم،بیا اینجا بشین وسایلتو میگم بادیگارد بیاره منم اینجا رو جمع و جور میکنم
ا/ت:اوکی،منم کمکت میکنم حوصله ام سر میره
تهیونگ:باشه
شروع کردیم جمع کردن آخراش بود که گفتم
ا/ت:بهم نمیگی دعوا هاتون سر چی بود؟!
تهیونگ:نمیتونم بگم
ا/ت:مگه بهم اعتماد نداری،حالا که اعتماد نداری من برم بهتره
تهیونگ:نه ببین(دستت و کشید)بهت از هرکس دیگه ای اعتماد دارم ولی میترسم بهت بگم و تو رفاقت مون و تموم کنی
ا/ت:(من که دلیلش میدونستم ولی میخواستم از خودش هم بشنوم)دستش و گرفتم تو چشاش نگاه کردم تو بهترین فردی هستی که دیدم تو بهم اون حس امنیت و آرامش و میدی تو بهترین رفیقمی هرچی هم بشه بدون رفاقتم باهات تموم نمیشه
تهیونگ:با حرفاش آرامش گرفتم و امیدی بهم وارد شد.....راستش..ببین من...عا..شقت..شدم(با خجالت)
ا/ت: میدونم
تهیونگ:چییی(تعجب)
ا/ت:پسرا بهم گفتن(لبخند)
تهیونگ:بیشعورا...نظرت چیه ها(دستات و گرفت)دوست دخترم میشی
ا/ت:معلومه عشقم
تهیونگ:عشقم؟!وای خدا باورم نمیشه بغلت کرد
ا/ت:بیا زودتر اینجا و جمع کنیم تا بریم شام درست کنیم
تهیونگ:اوکی چاگیا
داشتیم جمع میکردیم که یکدفعه.......
امیدوارم دوسش داشته باشید 💜
#بی_تی_اس #بنگتن #آرمی #سناریو #تهیونگ
۸.۲k
۰۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.