Ma reine : ملکهِ من♥️👸
Ma reine : ملکهِمن♥️👸
(۱هفته بعد)
(بهدیس)
امده بودم ایران و رفتم خونه سپهر ک مامانش در وا کرد
مامان سپهر:تو اینجا چیکار میکنی؟
بهدیس: امدم دنبال سپهر
مامان سپهر: نیست
بهدیس: کجاست؟
مامان سپهر: رفته با نامزدش بیرون
بهدیس: نامزدش؟ جوک میگی تو ۱هفته نامزد کرده
مامان سپهر: نشونش کردیم دختره رو هفته دیگ عقدش میکنیم
بهدیس: حتما دختر افتاب مهتاب ندیده ها؟
مامان سپهر:اره یک دختر افتاب مهتاب ندیده مثل تو ک ولگرد هرزه ک نیست
بهدیس: حرف دهنتو بفهم زنکه ج*ن*د*ه
مامان سپهر: برو گمشو از خونه ما بیرون
بهدیس: میرم حالم ازت بهم میخوره هر*ز*ه
مامان سپهر: گمشوووووووو
از خونه زدم بیرون و رفتم خونه الناز ک هرچی در خونشون میزدم در وا نمکرد ک ایفون خونه رو ورداشت
بهدیس: الناز دروا کن بیام بالا
الناز: برو بهدیس
بهدیس: میگم وا کن الناز
الناز: مرتضی گفته ک دیگ باهات رفت امد نکنم
بهدیس: براچی؟
الناز: چون داداش بخاطر تو بی ابرو شده خودشم همنطور
بهدیس:من بی ابروش کردم؟ یا تو
الناز: میدونم تغصیر منه ولی خب هرچی به مرتضی میگم قبول نمکنه
بهدیس: الناز؟
الناز:جانم
بهدیس: یعنی باز دوباره تنها میشم
الناز: نه قربونت برم هرجور شده مرتضی رو راضی میکنم
مرتضی ایفون گرفت
مرتضی: برین ساحل خانوم دورور الناز نباشید
بهدیس: چرا اقا مرتضی؟
مرتضی:خوانواده مارو بی ابرو کردی بعد میگی چرا
بهدیس:من؟ باشه(باناراحتی)
مرتضی:اون مغازه مزون رو نمگیرم ازت مال خودت
بهدیس:مال خودم هست
مرتضی: مگه مال الناز نیست
بهدیس: نه
اینو گفتم و رفتم حالم خیلی بود دلم میخواست فرزین رو خفه کنم میخواستم بکشمش
(فرزین)
از انتالیا امدم ایران خبری از بهدیس نداشتم میدونستم کجا کار میکنه ولی پیشش نرفتم اخه میدونستم میخواد منو خفه کنه رفته بودم خونه اراد و پوریا
پوریا: پس بهدیس رو پیدا کردی؟
فرزین:اره خیلی خوشحالم
دارا: تغییر کرده بود؟
فرزین:خیلی قشنگ تر شده بود
دارا:چرا نمیری دنبالش
فرزین: الان از دستم مثل سگ عصبانی میکشه منو اخه رابطشو خراب کردم
پوریا: رابطه؟دوست پسر داشته؟
فرزین:اره سپهر همون شریکم
دارا: پسر خوشتیپی
فرزین:اره ولی الانازش بدم میاد
(بهدیس)
از مرتضی درخواست کردم ک شماره فرزین رو بده بهم داد و زنگ زدم
(۱هفته بعد)
(بهدیس)
امده بودم ایران و رفتم خونه سپهر ک مامانش در وا کرد
مامان سپهر:تو اینجا چیکار میکنی؟
بهدیس: امدم دنبال سپهر
مامان سپهر: نیست
بهدیس: کجاست؟
مامان سپهر: رفته با نامزدش بیرون
بهدیس: نامزدش؟ جوک میگی تو ۱هفته نامزد کرده
مامان سپهر: نشونش کردیم دختره رو هفته دیگ عقدش میکنیم
بهدیس: حتما دختر افتاب مهتاب ندیده ها؟
مامان سپهر:اره یک دختر افتاب مهتاب ندیده مثل تو ک ولگرد هرزه ک نیست
بهدیس: حرف دهنتو بفهم زنکه ج*ن*د*ه
مامان سپهر: برو گمشو از خونه ما بیرون
بهدیس: میرم حالم ازت بهم میخوره هر*ز*ه
مامان سپهر: گمشوووووووو
از خونه زدم بیرون و رفتم خونه الناز ک هرچی در خونشون میزدم در وا نمکرد ک ایفون خونه رو ورداشت
بهدیس: الناز دروا کن بیام بالا
الناز: برو بهدیس
بهدیس: میگم وا کن الناز
الناز: مرتضی گفته ک دیگ باهات رفت امد نکنم
بهدیس: براچی؟
الناز: چون داداش بخاطر تو بی ابرو شده خودشم همنطور
بهدیس:من بی ابروش کردم؟ یا تو
الناز: میدونم تغصیر منه ولی خب هرچی به مرتضی میگم قبول نمکنه
بهدیس: الناز؟
الناز:جانم
بهدیس: یعنی باز دوباره تنها میشم
الناز: نه قربونت برم هرجور شده مرتضی رو راضی میکنم
مرتضی ایفون گرفت
مرتضی: برین ساحل خانوم دورور الناز نباشید
بهدیس: چرا اقا مرتضی؟
مرتضی:خوانواده مارو بی ابرو کردی بعد میگی چرا
بهدیس:من؟ باشه(باناراحتی)
مرتضی:اون مغازه مزون رو نمگیرم ازت مال خودت
بهدیس:مال خودم هست
مرتضی: مگه مال الناز نیست
بهدیس: نه
اینو گفتم و رفتم حالم خیلی بود دلم میخواست فرزین رو خفه کنم میخواستم بکشمش
(فرزین)
از انتالیا امدم ایران خبری از بهدیس نداشتم میدونستم کجا کار میکنه ولی پیشش نرفتم اخه میدونستم میخواد منو خفه کنه رفته بودم خونه اراد و پوریا
پوریا: پس بهدیس رو پیدا کردی؟
فرزین:اره خیلی خوشحالم
دارا: تغییر کرده بود؟
فرزین:خیلی قشنگ تر شده بود
دارا:چرا نمیری دنبالش
فرزین: الان از دستم مثل سگ عصبانی میکشه منو اخه رابطشو خراب کردم
پوریا: رابطه؟دوست پسر داشته؟
فرزین:اره سپهر همون شریکم
دارا: پسر خوشتیپی
فرزین:اره ولی الانازش بدم میاد
(بهدیس)
از مرتضی درخواست کردم ک شماره فرزین رو بده بهم داد و زنگ زدم
۸.۰k
۰۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.