زاده غرور: ⁴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو تهیونگ:
|شروع کردم به تدریس کردن|
|سوسن دستشو بالا برد اجازه بگیره|
|تهیونگ ابرویی بالا برد|
تهیونگ: بله بپرس!
سوسن: استاد من یه تیکه رو یاد نمیگیرم امکانش هست خصوصی بهم یاد بدین؟
|تک خنده ای کردم|
تهیونگ: گوشات رو باز میکردی!
|تدریس کردنو ادامه داد، تا اینکه زنگ خورد|
|همه رفتن، سوسن زیر چشمی به تهیونگ نگاه کرد |
|و رفت، ا/ت خوابش برده بود|
|تهیونگ وسایلشو جمع کرد..|
|با قدمای محکم اومد بالا سر ا/ت|
|گلویی صاف کرد|
تهیونگ: خانم ا/ت
|زدن به شونش|
تهیونگ: بلندشین..
|ا/ت یقه تهیونگو گرفت..|
|داد زد|
ا/ت: چراا بیدارم میکنی عوض...
|میخاست فحش بده که با قیافه استادش روبه رو شد|
|تهیونگ خندید|
تهیونگ: چرا یهو سیمات اتصالی میکنه؟! "
|ا/ت به تتپته افتاد|
ا/ت: عا... مم.. ن.. معذرت میخوام
تهیونگ: نمیبخشم!.. بلندشو برو خونه..
|ا/ت بلندشد و وسایلش رو جمع کرد..|
ا/ت: متشکرم.. فعلن
تهیونگ: فعلن.. دختر جون..
|ا/ت کیفشو رو شونش انداخت و سری از اونجا بیرون رفت|
|تهیونگم رفت خونه و از خستگی به زور لباساش رو عوض کرد و خوابید|
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو تهیونگ:
|شروع کردم به تدریس کردن|
|سوسن دستشو بالا برد اجازه بگیره|
|تهیونگ ابرویی بالا برد|
تهیونگ: بله بپرس!
سوسن: استاد من یه تیکه رو یاد نمیگیرم امکانش هست خصوصی بهم یاد بدین؟
|تک خنده ای کردم|
تهیونگ: گوشات رو باز میکردی!
|تدریس کردنو ادامه داد، تا اینکه زنگ خورد|
|همه رفتن، سوسن زیر چشمی به تهیونگ نگاه کرد |
|و رفت، ا/ت خوابش برده بود|
|تهیونگ وسایلشو جمع کرد..|
|با قدمای محکم اومد بالا سر ا/ت|
|گلویی صاف کرد|
تهیونگ: خانم ا/ت
|زدن به شونش|
تهیونگ: بلندشین..
|ا/ت یقه تهیونگو گرفت..|
|داد زد|
ا/ت: چراا بیدارم میکنی عوض...
|میخاست فحش بده که با قیافه استادش روبه رو شد|
|تهیونگ خندید|
تهیونگ: چرا یهو سیمات اتصالی میکنه؟! "
|ا/ت به تتپته افتاد|
ا/ت: عا... مم.. ن.. معذرت میخوام
تهیونگ: نمیبخشم!.. بلندشو برو خونه..
|ا/ت بلندشد و وسایلش رو جمع کرد..|
ا/ت: متشکرم.. فعلن
تهیونگ: فعلن.. دختر جون..
|ا/ت کیفشو رو شونش انداخت و سری از اونجا بیرون رفت|
|تهیونگم رفت خونه و از خستگی به زور لباساش رو عوض کرد و خوابید|
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۸.۵k
۱۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.