پارت ۲۲ : برادرم منو زده
فلش بک به نیم ساعت قبل
= سوگورو مطمئنی ساتورو ساعت ۱۱ میاد یهو نیاد خونه گندمون گنده شده
○ نه بابا تو فقط سایه بنفش رو بیشتر به گونه هات بزن که فکر کنه خیلی کبوده
= باشه بابا حواسم هست
یه جوری خودمو درست کردم انگار تریلی از روم رد شده
*دینگ دینگ *[[صدای زنگ در ]]
دوستان عکس بالا همون کسیه که ساتورو از اون خوشش اومده
○ سلام خیلی خوش اومدی
(برادر هم داشت این دختره برادرشهم آورده)
من الان میرم اتاق برمیگردم
$باشه خیلی ممنون ببخشید مزاحم شدیم
٪خوشبختم نیکولاس هستم
○ منم گتو سوگورو هستم دوست صمیمی گوجو
٪ اها خیلی خوشبختم منم برادر بزرگتر اومه هستم
٪ آقای ساتورو خونه نیستن
○ نه .. ولی خواهرشون
تشریف دارن
٪ اها که اینطور
برش زمانی ***اتاق
○ بدبخت شدیم .. امیکو ..دختره برادرشم آورده
= اشکال نداره بزار اونم ببینه
=سلام سلام خوش اومدین
٪$سلا____
$ خانوم شما تصادف کردین ؟؟
٪ شما حالتون خوبه چرا صورتتون انقدر کبوده ؟
= نه تصادف نکردم
٪ پس چی شده خانومه ؟🫨
= امیکو هستم
٪ پس چیشده خانم امیکو 😮🤒🤕
= راستش برادرم شبا مست میکنه میاد خونه
منو کتک میزنه
٪چییی ؟😱
هر شب با یه دختره امشب هم نوبت شماست
٪ چیی ؟😱
خواهش میکنم خواهرتونو بدبخت نکنید
اجازه ندید با برادر من ازدواج کنه
٪ امید وارم حالتون زود تر خوب بشه
ما دیگه رفع زحمت میکنیم 😳😳
٪ پاشو بریم اومه
$ بابت چای ممنون 😳
= خواهش میکنم
+سر راه که ساتورو داشت میومد خونه
اومه رو میبینه و اومه هم :
@ سلام اومه شما این.... شتلق زد تو گوش ساتورو 😟😟
$ مرتیکه عوضی زن باز 🤬🤬
اشغال کثافت 🤬🤬
+ بعدشم گذاشت رفت 👋
اون ور داستان *** امیکو و گتو
= آخيش بلاخره تموم شد 🥱
اینم از این 😈
ببینم بهت گفته بودم تو چایی دختره قرص استفراغ بریز ریختی ،؟😈😈
○ اره ریختم 😅
= پس حله .. من برم صورتمو بشورم 😏😏
= سوگورو مطمئنی ساتورو ساعت ۱۱ میاد یهو نیاد خونه گندمون گنده شده
○ نه بابا تو فقط سایه بنفش رو بیشتر به گونه هات بزن که فکر کنه خیلی کبوده
= باشه بابا حواسم هست
یه جوری خودمو درست کردم انگار تریلی از روم رد شده
*دینگ دینگ *[[صدای زنگ در ]]
دوستان عکس بالا همون کسیه که ساتورو از اون خوشش اومده
○ سلام خیلی خوش اومدی
(برادر هم داشت این دختره برادرشهم آورده)
من الان میرم اتاق برمیگردم
$باشه خیلی ممنون ببخشید مزاحم شدیم
٪خوشبختم نیکولاس هستم
○ منم گتو سوگورو هستم دوست صمیمی گوجو
٪ اها خیلی خوشبختم منم برادر بزرگتر اومه هستم
٪ آقای ساتورو خونه نیستن
○ نه .. ولی خواهرشون
تشریف دارن
٪ اها که اینطور
برش زمانی ***اتاق
○ بدبخت شدیم .. امیکو ..دختره برادرشم آورده
= اشکال نداره بزار اونم ببینه
=سلام سلام خوش اومدین
٪$سلا____
$ خانوم شما تصادف کردین ؟؟
٪ شما حالتون خوبه چرا صورتتون انقدر کبوده ؟
= نه تصادف نکردم
٪ پس چی شده خانومه ؟🫨
= امیکو هستم
٪ پس چیشده خانم امیکو 😮🤒🤕
= راستش برادرم شبا مست میکنه میاد خونه
منو کتک میزنه
٪چییی ؟😱
هر شب با یه دختره امشب هم نوبت شماست
٪ چیی ؟😱
خواهش میکنم خواهرتونو بدبخت نکنید
اجازه ندید با برادر من ازدواج کنه
٪ امید وارم حالتون زود تر خوب بشه
ما دیگه رفع زحمت میکنیم 😳😳
٪ پاشو بریم اومه
$ بابت چای ممنون 😳
= خواهش میکنم
+سر راه که ساتورو داشت میومد خونه
اومه رو میبینه و اومه هم :
@ سلام اومه شما این.... شتلق زد تو گوش ساتورو 😟😟
$ مرتیکه عوضی زن باز 🤬🤬
اشغال کثافت 🤬🤬
+ بعدشم گذاشت رفت 👋
اون ور داستان *** امیکو و گتو
= آخيش بلاخره تموم شد 🥱
اینم از این 😈
ببینم بهت گفته بودم تو چایی دختره قرص استفراغ بریز ریختی ،؟😈😈
○ اره ریختم 😅
= پس حله .. من برم صورتمو بشورم 😏😏
۲.۲k
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.