فیک کاپیتان یا ددی ؟part 9
از اون جایی که حوصله کش دادن اون قسمت پارت قبل نداشتم ، اومدم و یک هفته بعد رو نوشتم ، یعنی روزی که میخوان سوار هواپیما بشن و برن هاوایی ، الانم رسیدن به هاوایی و داخل هتل هستن ، با همون دوست کاپیتان، یعنی کاپیتان کیم تهیونگ.
_ چیزی که کم و کثر نداری ؟ هوم ؟ راستی امروز قراره بریم حموم سنتی ، میتونی بیای دیگه
+ منظورت چیه ؟
_ یعنی مثلا پر***ود که نیستی
+ نه
_ خوبه پس
+ چی خوبه
_ هیچی هیچی
( میرن به حموم سنتی ، البت بگم که زنونه و مردونه جدا هست 😂، علامت سرگرد های زن € )
€1 چه هیکلی داری خانم دکتر
+ خیلی ممنون 😶
€2 هیکل ما که عین مرد شده ، دیگه کسی به ما حتی نگاه هم نمیکنه
+ از خدا شونم باشه
€2 نه بابا ، اونا از زن های ایی که این شکلی اند خوششون نمیاد
+ چرا ؟ شما ها که خیلی خوبید
€3 دلتو خوش کردی ها ، اونا به اخلاق ما نگاه نمیکنن ، اول از همه هیکل و قیافه خوب واسشون مهمه
€1 هعی ، روزگار ، اون موقعه که ۱۶ یا ۱۷ ساله بودم هیکلم یه طوری بود که همه فکر میکردن من عمل کردم ، اما الان چی ؟ شونه پهن، بازو کلفت ، عین یه مرد
+ 😂، به نظر من همه خوشگل اند ، فقط سلیقه ها متفاوت عه ، کسی که قراره با شما باشه ، بلخره یه روزی پیدا میشه
€1 اینا فقط در رابطه با شما خوشگل و س...... سی ها سقد میکنه ، نه واسه ما مرد های زن نما
€4 همون مرد هایی که ما زنا دوسشون داریم ، یه روزی از ما بهتر پیدا میکنن و میرن ، دلتونو میخواید به چیزی که گذره خوش کنید ؟
( با این حرف سرگرد ، ات به خودش و کوک فکر کرد ، یه طوری غرق ماجرا شد و حالش گرفته شد که همه از روی قیافه اش تشخیص دادن )
€4 عه وا ، چی شدی خانم دکتر
+ ها ؟ چی ؟ نه چیزیم نشده
€3 قول میدیم به کسی نگیم
+ نه ، راستش نمیتونم بگم
€2 راستی شما ها دقت کردید از موقعی که خانم دکتر اومده ، دیگه کاپیتان اون کاپیتان سابق نشده ؟
€1 از چه لحاظ ؟
€3 از لحاظ ایی که کاپیتان عاشق خانم دکتر شده
+ مننن؟ نه بابا
€4 اره ،راست میگه ، توی گردان مدام حواسش به توعه
+ من که همچین فکری نمیکنم ( صحنه رو برمیگردونم سمت کوک و سرگرد های خودش و دوستش کاپیتان تهیونگ ، علامت تهیونگ #)
# خب خب خب ، بگو ببینم بلا ، الان با کیی ایی ؟
_ جانم ؟
# خودتو نزن به اون راه شیطون ، اون دختر بد بخت کیه ؟
_ بد بخت؟ چرا بدبخت ؟
# چرا ؟ اخلاق که نداری ، مدام هم که ت......ریک ایی
_ خب ، نمیدونم بگم یا نه
# بگو دیگه ، ببینم از داخل گردان عه یا بیرون گردان
_ داخل گردان
# داخل گردان احمق ؟ داخل گردان که تمام زن ها مردن !
_ ........
# اوووو فهمیدم ، نکنه اون دختر تازه وارد اس ؟
_ کدوم دختر تازه وارده ؟
# خودتو نزن به اون راه ، یکم ریزه است ، موهاش مشکی بلنده ، همیشه به خودش میرسه ، خوش ظاهر و هیکل عه ، یادت اومد ؟
_ آهان ، خانم دکتر رو میگی ؟
# بله ، همونو میگم
_ نه بابا یا
# اره جون خودت ، من که میدونم ، حالا میخوای نگی نگو ( همین طور که ات توسط سرگرد ها باز جویی میشد و کوک توسط وی ، ات و کوک به صورت اتفاقی هردوتاشون باهم میرن به رختکن، و اونجا کوک ات رو در حالتی از پشت میبینه که فقط یه حریر سفید روی پایین تنه شه و دستاش روی بالا تنه اش ، کوک هم یک حریر مدل پالتو ایی با کمر بند فقط روی تنه شه که حتی اون کمر بند رو نبسته و جلوش مشخصه ، کوک هم از پشت دست ات رو میگیره )
_ هعییی صبر کن
______________________ خماری ________________________
_ چیزی که کم و کثر نداری ؟ هوم ؟ راستی امروز قراره بریم حموم سنتی ، میتونی بیای دیگه
+ منظورت چیه ؟
_ یعنی مثلا پر***ود که نیستی
+ نه
_ خوبه پس
+ چی خوبه
_ هیچی هیچی
( میرن به حموم سنتی ، البت بگم که زنونه و مردونه جدا هست 😂، علامت سرگرد های زن € )
€1 چه هیکلی داری خانم دکتر
+ خیلی ممنون 😶
€2 هیکل ما که عین مرد شده ، دیگه کسی به ما حتی نگاه هم نمیکنه
+ از خدا شونم باشه
€2 نه بابا ، اونا از زن های ایی که این شکلی اند خوششون نمیاد
+ چرا ؟ شما ها که خیلی خوبید
€3 دلتو خوش کردی ها ، اونا به اخلاق ما نگاه نمیکنن ، اول از همه هیکل و قیافه خوب واسشون مهمه
€1 هعی ، روزگار ، اون موقعه که ۱۶ یا ۱۷ ساله بودم هیکلم یه طوری بود که همه فکر میکردن من عمل کردم ، اما الان چی ؟ شونه پهن، بازو کلفت ، عین یه مرد
+ 😂، به نظر من همه خوشگل اند ، فقط سلیقه ها متفاوت عه ، کسی که قراره با شما باشه ، بلخره یه روزی پیدا میشه
€1 اینا فقط در رابطه با شما خوشگل و س...... سی ها سقد میکنه ، نه واسه ما مرد های زن نما
€4 همون مرد هایی که ما زنا دوسشون داریم ، یه روزی از ما بهتر پیدا میکنن و میرن ، دلتونو میخواید به چیزی که گذره خوش کنید ؟
( با این حرف سرگرد ، ات به خودش و کوک فکر کرد ، یه طوری غرق ماجرا شد و حالش گرفته شد که همه از روی قیافه اش تشخیص دادن )
€4 عه وا ، چی شدی خانم دکتر
+ ها ؟ چی ؟ نه چیزیم نشده
€3 قول میدیم به کسی نگیم
+ نه ، راستش نمیتونم بگم
€2 راستی شما ها دقت کردید از موقعی که خانم دکتر اومده ، دیگه کاپیتان اون کاپیتان سابق نشده ؟
€1 از چه لحاظ ؟
€3 از لحاظ ایی که کاپیتان عاشق خانم دکتر شده
+ مننن؟ نه بابا
€4 اره ،راست میگه ، توی گردان مدام حواسش به توعه
+ من که همچین فکری نمیکنم ( صحنه رو برمیگردونم سمت کوک و سرگرد های خودش و دوستش کاپیتان تهیونگ ، علامت تهیونگ #)
# خب خب خب ، بگو ببینم بلا ، الان با کیی ایی ؟
_ جانم ؟
# خودتو نزن به اون راه شیطون ، اون دختر بد بخت کیه ؟
_ بد بخت؟ چرا بدبخت ؟
# چرا ؟ اخلاق که نداری ، مدام هم که ت......ریک ایی
_ خب ، نمیدونم بگم یا نه
# بگو دیگه ، ببینم از داخل گردان عه یا بیرون گردان
_ داخل گردان
# داخل گردان احمق ؟ داخل گردان که تمام زن ها مردن !
_ ........
# اوووو فهمیدم ، نکنه اون دختر تازه وارد اس ؟
_ کدوم دختر تازه وارده ؟
# خودتو نزن به اون راه ، یکم ریزه است ، موهاش مشکی بلنده ، همیشه به خودش میرسه ، خوش ظاهر و هیکل عه ، یادت اومد ؟
_ آهان ، خانم دکتر رو میگی ؟
# بله ، همونو میگم
_ نه بابا یا
# اره جون خودت ، من که میدونم ، حالا میخوای نگی نگو ( همین طور که ات توسط سرگرد ها باز جویی میشد و کوک توسط وی ، ات و کوک به صورت اتفاقی هردوتاشون باهم میرن به رختکن، و اونجا کوک ات رو در حالتی از پشت میبینه که فقط یه حریر سفید روی پایین تنه شه و دستاش روی بالا تنه اش ، کوک هم یک حریر مدل پالتو ایی با کمر بند فقط روی تنه شه که حتی اون کمر بند رو نبسته و جلوش مشخصه ، کوک هم از پشت دست ات رو میگیره )
_ هعییی صبر کن
______________________ خماری ________________________
۲.۱k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.