گل بارونی
PART : 6
* دورتان تو پارت ۴ اسلاید ۲ رو جدی نگیرید اشتباهی بود *
ا.ت : داداشم بود پیام داده بود با خوندن پیام اشکام رو گونم سر خورد .
پیام :
داداش : سلام ا.ت خوشحالم به آرزوت رسیدی منو ببخش ک باهات رفتار بدی داشتم من چون معروف شدی از معرفیتت نمیخوام استفاده کنم فقط میخوام بگم ببخشید تو خیلی اذیت شدی منو ببخش نمیدونی بعد رفتنت خونه شده خونه ی ارواح مامان افسردگی گرفته بابا چون فامیل انداختن تو سرش ک ازت متنفر باشه با کل فامیل دعوا کرد منم ببخش ولی بدون قبلا درسته باهات سرد بودم ولی خیلی دوست دارم آبجی !
* ا.ت بعد خوندن اونا هق هقاش شدت گرف سویون اونو اروم کرد ا.ت خواست هائون رو بغل کنه تا برگردن خونه ولی با نبود هائون مواجه شد از ترس دست و پاهاش میلرزید سریع با سویون همه جارو گشتن ک ا.ت رسید به پشت بوم کمپانی وقتی وارد پست بوم شد دید هائون تو بغل تهیونگه بایسش .
ا.ت با قدم های آرومی نزدیکشون شد هائون وقتی متوجه ا.ت شد دوید تو بغلش ا.ت و تهیونگ مشغول صحبت شدن .... سویون ک استاد کرم ریختن بود خیلی آروم هائون رو بغل کرد و درو بست و قفل کرد .....
ادامه دارد...
* دورتان تو پارت ۴ اسلاید ۲ رو جدی نگیرید اشتباهی بود *
ا.ت : داداشم بود پیام داده بود با خوندن پیام اشکام رو گونم سر خورد .
پیام :
داداش : سلام ا.ت خوشحالم به آرزوت رسیدی منو ببخش ک باهات رفتار بدی داشتم من چون معروف شدی از معرفیتت نمیخوام استفاده کنم فقط میخوام بگم ببخشید تو خیلی اذیت شدی منو ببخش نمیدونی بعد رفتنت خونه شده خونه ی ارواح مامان افسردگی گرفته بابا چون فامیل انداختن تو سرش ک ازت متنفر باشه با کل فامیل دعوا کرد منم ببخش ولی بدون قبلا درسته باهات سرد بودم ولی خیلی دوست دارم آبجی !
* ا.ت بعد خوندن اونا هق هقاش شدت گرف سویون اونو اروم کرد ا.ت خواست هائون رو بغل کنه تا برگردن خونه ولی با نبود هائون مواجه شد از ترس دست و پاهاش میلرزید سریع با سویون همه جارو گشتن ک ا.ت رسید به پشت بوم کمپانی وقتی وارد پست بوم شد دید هائون تو بغل تهیونگه بایسش .
ا.ت با قدم های آرومی نزدیکشون شد هائون وقتی متوجه ا.ت شد دوید تو بغلش ا.ت و تهیونگ مشغول صحبت شدن .... سویون ک استاد کرم ریختن بود خیلی آروم هائون رو بغل کرد و درو بست و قفل کرد .....
ادامه دارد...
۱.۸k
۲۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.