سناریو
"درخواستی"
وقتی تو موقع زایمان میمیری و بچتون زنده میمونه...
نامجون:قرار بود این قاب سه نفره باشه...قرار نبود تنهامون بزاری ا.ت...!
جین:*انقدر گوشه گیر و افسرده میشه که نمیتونه از بچه نگه داری کنه و اون هم ازش میگیرن:)*
شوگا:گمونم باید بخاطر تو قوی بمونم بچه...!
جیهوپ:متاسفم که نتونستم از مامانت محافظت کنم...ولی شاید بتونم بابای خوبی بشم!
جیمین:اگه میدونستم بهای عشق بازیمون مرگ توعه... هیچوقت عاشقت نمیشدم...!
تهیونگ:*تهیونگ بعد چند روز گذشت مرگ تو توی تیمارستان بستری میشه و هنوزم منتظره که تو برگردی*آقای دکتر... پس گقتید ا.ت همین روزاس که بیاد منو ببره پس چرا فقط بچمو آوردید؟
جونگ کوک:من هنوزم بچم ا.ت...دلم میخواد بغلم کنی... نوازشم کنی...بزاری شبا پیشت بخوابم... اونوقت چطور میتونی منو با یه بچه تنها بزاری؟
(تا ادمینتون افسردگی نگرفته چندتا درخواست شاد بدید!)
وقتی تو موقع زایمان میمیری و بچتون زنده میمونه...
نامجون:قرار بود این قاب سه نفره باشه...قرار نبود تنهامون بزاری ا.ت...!
جین:*انقدر گوشه گیر و افسرده میشه که نمیتونه از بچه نگه داری کنه و اون هم ازش میگیرن:)*
شوگا:گمونم باید بخاطر تو قوی بمونم بچه...!
جیهوپ:متاسفم که نتونستم از مامانت محافظت کنم...ولی شاید بتونم بابای خوبی بشم!
جیمین:اگه میدونستم بهای عشق بازیمون مرگ توعه... هیچوقت عاشقت نمیشدم...!
تهیونگ:*تهیونگ بعد چند روز گذشت مرگ تو توی تیمارستان بستری میشه و هنوزم منتظره که تو برگردی*آقای دکتر... پس گقتید ا.ت همین روزاس که بیاد منو ببره پس چرا فقط بچمو آوردید؟
جونگ کوک:من هنوزم بچم ا.ت...دلم میخواد بغلم کنی... نوازشم کنی...بزاری شبا پیشت بخوابم... اونوقت چطور میتونی منو با یه بچه تنها بزاری؟
(تا ادمینتون افسردگی نگرفته چندتا درخواست شاد بدید!)
۷۸.۸k
۰۷ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.