از دوستی تا عشق P 4
برگشتم کلاس یه نگاهی انداختم تا یه جای خالی پیدا کنم یهو یکی دستم رو گرفت برگشتم و نگاهش کردم همون پسره کای بود
کای اگه میخوای میتونی کنار من بشینی ا. ت
از این حد پرو بودنش دهنم باز موند دستم رو از توی دستش آروم در آوردم و گفتم من بهت اجازه ندادم با اسم صدام بزنی من مین ا. تم فهمیدی در ضمن خودم میدونم کجا بشینم لازم نیست بهم یاد بدی کنار اون پسره خالی بود رفتم سمتش و کیفم رو گذاشتم کنارش گفتم اینجا خالیه با تت و پت گفت ار آره لبخندی زدم و کنارش نشستم دستم رو سمتش دراز کردم مین ا. ت هستم و شما...
تهیونگ ویو
اول به خودش بعد به دستش نگاه کردم خیلی عجیبه چرا اومد پیش من نشست چرا الان داره با من حرف میزنه اصلا نفس های گرم کسی رو حس کردم ا. ت سمتم خم شده بود و دستام رو کامل گرفته بود یه لحظه هنگ کردم متعجب بهش نگاه کردم که دستم رو با هردو دستش گرفت و گذاشت توی دستش دستاش چقدر کوچولو بودن گفت هر وقت کسی چیزی میگه باید بهش گوش بدی وگرنه بی ادبی میشه من مین ا. ت هستم و تو
کیم ته تهیونگ
خوشبختم کیم ت ته تهیونگ (لبخند ملیح)
از اینجور صدا زدنش خندم گرفت منم لبخندی بهش زدم صدای در که اومد دستم رو ول کرد و به استاد نگاه کرد توی کل زنگ ریز ریز نگاهش میکردم و اصلا حواسم به کلاس نبود رنگ از اونجایی که فکرش رو میکردم زودتر تموم شد به ا. ت نگاه کردم داشت وسایلش رو جمع میکرد به من نگاه کرد و گفت فردا کار عملی رو خودم میارم تو هم میتونی تحقیق رو انجام بدی
متعجب گفتم تحقیق
گفت آره خانم گروه بندی مون کرد البته تو مشغول دید زدن من بودی متوجه نشدی من و تو توی به گروه افتادم موضوع تحقیق اثر مثبت موسیقی توی زندگی هست تحقیق رو یادت نره بیاری الان هم بیا بریم غذا بخوریم
متعجب به جای خالیش نگاه کردم یعنی متوجه نگاه های من شد نکنه ناراحت شده باشه وای خدا تحقیق بعنی منو اون توی یه گروهیم غذا وای وقت ناهار هست باید برم یعنی پیشش باید بخورم
کای اگه میخوای میتونی کنار من بشینی ا. ت
از این حد پرو بودنش دهنم باز موند دستم رو از توی دستش آروم در آوردم و گفتم من بهت اجازه ندادم با اسم صدام بزنی من مین ا. تم فهمیدی در ضمن خودم میدونم کجا بشینم لازم نیست بهم یاد بدی کنار اون پسره خالی بود رفتم سمتش و کیفم رو گذاشتم کنارش گفتم اینجا خالیه با تت و پت گفت ار آره لبخندی زدم و کنارش نشستم دستم رو سمتش دراز کردم مین ا. ت هستم و شما...
تهیونگ ویو
اول به خودش بعد به دستش نگاه کردم خیلی عجیبه چرا اومد پیش من نشست چرا الان داره با من حرف میزنه اصلا نفس های گرم کسی رو حس کردم ا. ت سمتم خم شده بود و دستام رو کامل گرفته بود یه لحظه هنگ کردم متعجب بهش نگاه کردم که دستم رو با هردو دستش گرفت و گذاشت توی دستش دستاش چقدر کوچولو بودن گفت هر وقت کسی چیزی میگه باید بهش گوش بدی وگرنه بی ادبی میشه من مین ا. ت هستم و تو
کیم ته تهیونگ
خوشبختم کیم ت ته تهیونگ (لبخند ملیح)
از اینجور صدا زدنش خندم گرفت منم لبخندی بهش زدم صدای در که اومد دستم رو ول کرد و به استاد نگاه کرد توی کل زنگ ریز ریز نگاهش میکردم و اصلا حواسم به کلاس نبود رنگ از اونجایی که فکرش رو میکردم زودتر تموم شد به ا. ت نگاه کردم داشت وسایلش رو جمع میکرد به من نگاه کرد و گفت فردا کار عملی رو خودم میارم تو هم میتونی تحقیق رو انجام بدی
متعجب گفتم تحقیق
گفت آره خانم گروه بندی مون کرد البته تو مشغول دید زدن من بودی متوجه نشدی من و تو توی به گروه افتادم موضوع تحقیق اثر مثبت موسیقی توی زندگی هست تحقیق رو یادت نره بیاری الان هم بیا بریم غذا بخوریم
متعجب به جای خالیش نگاه کردم یعنی متوجه نگاه های من شد نکنه ناراحت شده باشه وای خدا تحقیق بعنی منو اون توی یه گروهیم غذا وای وقت ناهار هست باید برم یعنی پیشش باید بخورم
۵۴.۹k
۰۹ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.