پارت 19

پرش زمانی به چند روز بعد
ویو تهیونگ
داشتم تو کمپانی میگشتم
که پیام اومد بهم
از طرف نامجون بود
گفته بود
برم تو اتاق تمرین اعضا اومدن با گروهای دیگه
باهم حرف بزنیم
رفتم تو اتاق تمرین کسی نبود
داشتم با یوری چت میکردم
چتشون 👇🏻
_ چیزی نمیخوای عصر اومدم بگیرم
+نه نمیخوام
_ مطمعنی از اون لواشکا نمیخوای
+چرا داری وسوسم میکنی
_برات میگیرم
+میوه هم میخوام
_تو همونی بودی که میگفتی نمیخوام 😂
+نخند من نمیخوام بچت میخواد
_داشتم میومدم میگیرم
+اوکی بای
_بای
بچه ها با تی اکس تی و
استری کیدز
اومدن داخل
تو منم داشتم با لبخند به گوشی نگاه میکردم
جونگ کوک: میبینم که غرق گوشی شدی
جیمین: کارش نداشته باشین داره بابا میشه سرش شلوغه
جین: اره دیگه وقت نمیکنه به ما سر بزنه
(همه زدن زیر خنده)
_بچه ها واقعا وقت نمیشه تا میام بخوابم از خواب بلندم میکنه میگه فلان چیز و میخوام
شوگا: انتخواب خودت بود
_ بعد الکی میزنه زیر گریه میگم چی شده جواب نمیده
فلیکس: هیونگ هنوز باورم نمیشه داری بچه دار میشی
بقیه: ماهم باورمون نمیشه
_دیگه پیش اومده
........ ..................
(بقیشو فردا میزارم)