و اما من ...
و اما من ...
هر شب وقتی تمام ستارگان زمین در آسمان به خواب فرو می روند
من می مانم و خدائی که در این نزدیکی است ..
آنگاه که شب از نیمه می گذرد
بقچه تنهائی دلم را می گشایم و به چشم انتظاری او مهمان میشوم .
سهم من از دلزدگی زمین و های و هوی زمینیان هر چه باشد
پشت درهای بی روح زمان قرار می دهم
و به شانه های سپید خدا تکیه میزنم
و تا خود صبح در سجاده نورانی نمازم درد دل های دلم را شمارش می کنم .....
زیرا میدانم که او با من است در تمامی لحظات زندگی من ..
#ألا_بذکر_الله_تطمئن_القلوب
خداوندا آرامشی میخواهم از جنس خودت
#مرا_دریاب
هر شب وقتی تمام ستارگان زمین در آسمان به خواب فرو می روند
من می مانم و خدائی که در این نزدیکی است ..
آنگاه که شب از نیمه می گذرد
بقچه تنهائی دلم را می گشایم و به چشم انتظاری او مهمان میشوم .
سهم من از دلزدگی زمین و های و هوی زمینیان هر چه باشد
پشت درهای بی روح زمان قرار می دهم
و به شانه های سپید خدا تکیه میزنم
و تا خود صبح در سجاده نورانی نمازم درد دل های دلم را شمارش می کنم .....
زیرا میدانم که او با من است در تمامی لحظات زندگی من ..
#ألا_بذکر_الله_تطمئن_القلوب
خداوندا آرامشی میخواهم از جنس خودت
#مرا_دریاب
۴۰۲
۰۲ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.