پارت ۴۴
بلخره رسیدیم پوففف
همون موقع رفت تو اتاق و درو بست
با هزار بدبختی راضیش کردم بریم بیرون
رفتیم لب دریا و بازم مثل کنه چسبیده بود به شن های خیس
دیگه کلا اعصابم خورد شد و...
ویو ادمین
جیمین رفت و پای یونگی رو گرفتو اونو کشید سمت اب
+دیوونه چیکار میکنی من نمیخوام خیس شم بدم میاد از اب ولم کننننن
∆عمرااا باید خیس شیییی
یونگی هرچی تلاش کرد نتونست جلو جیمینو بگیر و صحنه ی ۲ دقیقه بعدش یه پیشی خیس و کوچولو بود
+ههههههه جیمین انتقام میگیرم وایساااا
همیطور که داشت موهاشو از جلوی چشمش میزد کنار از اب دور میشد
∆وایییییی ترو خدا اینجوری نباش من نمیخوام بمیرم
+شرمنده دیگه تصمیمو گرفتم
و دنبال جیمین دویید تا کلبه همینجوری مثل سگ گربه میدوییدن تا به دم در رسیدن
∆یونگی بیا حرف بزنیم
+باشه بگو
∆گوه خوردم
+اصلا
∆ببشیدددد
+عمرااا
∆باباااا ببخشید دیگه
+تا ۱۰ میشمارم میتونی دری
∆وایسا چی؟
+۱
∆اوکی وایسااا
+۲
∆رفتم رفتم
+۳....
همون موقع رفت تو اتاق و درو بست
با هزار بدبختی راضیش کردم بریم بیرون
رفتیم لب دریا و بازم مثل کنه چسبیده بود به شن های خیس
دیگه کلا اعصابم خورد شد و...
ویو ادمین
جیمین رفت و پای یونگی رو گرفتو اونو کشید سمت اب
+دیوونه چیکار میکنی من نمیخوام خیس شم بدم میاد از اب ولم کننننن
∆عمرااا باید خیس شیییی
یونگی هرچی تلاش کرد نتونست جلو جیمینو بگیر و صحنه ی ۲ دقیقه بعدش یه پیشی خیس و کوچولو بود
+ههههههه جیمین انتقام میگیرم وایساااا
همیطور که داشت موهاشو از جلوی چشمش میزد کنار از اب دور میشد
∆وایییییی ترو خدا اینجوری نباش من نمیخوام بمیرم
+شرمنده دیگه تصمیمو گرفتم
و دنبال جیمین دویید تا کلبه همینجوری مثل سگ گربه میدوییدن تا به دم در رسیدن
∆یونگی بیا حرف بزنیم
+باشه بگو
∆گوه خوردم
+اصلا
∆ببشیدددد
+عمرااا
∆باباااا ببخشید دیگه
+تا ۱۰ میشمارم میتونی دری
∆وایسا چی؟
+۱
∆اوکی وایسااا
+۲
∆رفتم رفتم
+۳....
۱.۸k
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.