چند پارتی
چند پارتی
part:3
آخه مردک گاو.....
بازم رفتی زندان لعنتی
وقتی اینقدر تابلویی چرا تو مافیا شدی
از یه طرف هم حیف صورت به این جذابی نیست که گیر شخصیتی به گاوی تو بیوفته
گوشیم رو در اوردم و زنگ زدم
ا.ت:الو اقای مین برای امشب برام یه بلیت نفر اول بگیرید میام کره
یونگی:آخه.....
ا.ت:حرف نباشه(داد)
مرتیکه پدر سلواتی
تا اومدم بگم کار هام اینجا تموم شده یکم استراحت کنم این یکی کرمش گرفته
با حرص چمدونم رو جمع کردم که صدای زنگ خونه اومد
ا.ت:باز کدوم خریه
ا.ت:کیه(بلند)
ا.ت:کیهههه(داد)
در رو وا کردم
ا.ت:کیه خب(داد)
به شخص رو به روم نگاه کردم که دیدم مهماندار پشت دره
آخخخخ خاک تو سرم
خدا لعنتت کنه جونگ کوک
لبخند ضایع ای زدم و گفتم
ا.ت:سلام چیزه ببخشید خیلی عصبی بودم(لبخند ضایع)
مهماندار:اشکالی نداره خانوم......این رو یه آقایی دادن که بدم به شما
ا.ت:مرسی(در رو بست)
هوففففف بگم چی بشی
بدبخت مهماندار عه من فکر کردم آقای مینه
حالا داخل این پاکته چی نوشته
از طرف شرکت هواپیمایی بود
پس حتما بلیت هواپیما چقدر زود
بزار زنگ بزنم به آقای مین
ا.ت:الو آقای مین چه زود گرفتید
یونگی:من چیزی نگرفتم
ا.ت:یعنی....اهههه باید میدونستم آقای مین دیگه لازم نیست بلیت بگیرید
یونگی:اوهوم باشه خداحافظ
ا.ت:خداحافظ
حتما دستیار جونگ کوک برام گرفته
چون از این کار ها زیاد میکنه
البته از کجا میدونه که من هتل ام نگو که....
چراغ ها رو خاموش کردم و پرده ها رو کشیدم
نور موبایلم رو زدم که بله.... بغل گلدون اتاقم دوربین مخفی بود
پس یعنی هر وقت لباسم رو عوض میکردم منو میدیده
خاک تو سرم
ادامه دارد....
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #اگوست_دی #جیهوپ #هوسوک #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
part:3
آخه مردک گاو.....
بازم رفتی زندان لعنتی
وقتی اینقدر تابلویی چرا تو مافیا شدی
از یه طرف هم حیف صورت به این جذابی نیست که گیر شخصیتی به گاوی تو بیوفته
گوشیم رو در اوردم و زنگ زدم
ا.ت:الو اقای مین برای امشب برام یه بلیت نفر اول بگیرید میام کره
یونگی:آخه.....
ا.ت:حرف نباشه(داد)
مرتیکه پدر سلواتی
تا اومدم بگم کار هام اینجا تموم شده یکم استراحت کنم این یکی کرمش گرفته
با حرص چمدونم رو جمع کردم که صدای زنگ خونه اومد
ا.ت:باز کدوم خریه
ا.ت:کیه(بلند)
ا.ت:کیهههه(داد)
در رو وا کردم
ا.ت:کیه خب(داد)
به شخص رو به روم نگاه کردم که دیدم مهماندار پشت دره
آخخخخ خاک تو سرم
خدا لعنتت کنه جونگ کوک
لبخند ضایع ای زدم و گفتم
ا.ت:سلام چیزه ببخشید خیلی عصبی بودم(لبخند ضایع)
مهماندار:اشکالی نداره خانوم......این رو یه آقایی دادن که بدم به شما
ا.ت:مرسی(در رو بست)
هوففففف بگم چی بشی
بدبخت مهماندار عه من فکر کردم آقای مینه
حالا داخل این پاکته چی نوشته
از طرف شرکت هواپیمایی بود
پس حتما بلیت هواپیما چقدر زود
بزار زنگ بزنم به آقای مین
ا.ت:الو آقای مین چه زود گرفتید
یونگی:من چیزی نگرفتم
ا.ت:یعنی....اهههه باید میدونستم آقای مین دیگه لازم نیست بلیت بگیرید
یونگی:اوهوم باشه خداحافظ
ا.ت:خداحافظ
حتما دستیار جونگ کوک برام گرفته
چون از این کار ها زیاد میکنه
البته از کجا میدونه که من هتل ام نگو که....
چراغ ها رو خاموش کردم و پرده ها رو کشیدم
نور موبایلم رو زدم که بله.... بغل گلدون اتاقم دوربین مخفی بود
پس یعنی هر وقت لباسم رو عوض میکردم منو میدیده
خاک تو سرم
ادامه دارد....
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #اگوست_دی #جیهوپ #هوسوک #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
۵.۱k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.