eternal love
پارت ۱۷
فلیکس رفت داخل اتاقش و رویه تخت دراز کشید. هیونجین دو تا از داروهاشو برداشت و رفتم پیشش.
فلیکس خودش رو زیر پتو کرده بود و میلرزید.
هیونجین: فلیکس سردته؟
فلیکس: اوهوم
هیونجین: وایسا الان برات پتو میارم.
رفت و از اتاق خودش یه پتو اضافه اورد.
هیونجین: بشین تا داروهاتو بهت بدم.
فلیکس رویه تخت نشست و یکی ازتو هاهم دورش انداخت. داروهارو خورد. هیونجین داشت از اتاق میرفت بیرون که
فلیکس: هیونجین.
فلیکس: بله
فلیکس: میتونم یچیزی بهت بگم؟
هیونجین: اره چی؟
فلیکس: راستش من چند هفتس که شبا کار میکنم.
هیونجین: چی؟! کار میکنی؟ کجا؟
فلیکس: پیک موتوری ها بعضی وقتا هم سوپری.
هیونجین: چرا آخه؟! تو این شبای سرد باید بری کار کنی ها؟!
(فقط من یاد جینکس افتادم؟🤧🥲)
فلیکس: میخواستم که سریع تر پول یه خونه رو جور کنم و انقدر بهت زحمت ندم.
هیونجین: فلیکس چرا همچین فکری میکنی؟ اگه تو بری من خیلی تنها میشم تازه میخواستم بهت بگم که خونه نگیری و پیش خودم بمونی.
فلیکس: واقعا میگی؟ یعنی اذیت نمیشی؟
هیونجین: چرا باید اذیت بشم؟ تو بهترین دوستمی.
فلیکس: هیونجین تو بهترین ادم زندگیمی!
هیونجین لبخندی بهش زد و فلیکس هم لبخند متقابل زد.
هیونجین: اه واسه فردا شب کنسلش میکنم.
فلیکس: چرا؟
هیونجین: حالت خوب نیست نمیتونی-
فلیکس: نه تا فردا جون میگیرم کنسلش نکن.
هیونجین: مطمئنی؟
فلیکس: اره
فلیکس رفت داخل اتاقش و رویه تخت دراز کشید. هیونجین دو تا از داروهاشو برداشت و رفتم پیشش.
فلیکس خودش رو زیر پتو کرده بود و میلرزید.
هیونجین: فلیکس سردته؟
فلیکس: اوهوم
هیونجین: وایسا الان برات پتو میارم.
رفت و از اتاق خودش یه پتو اضافه اورد.
هیونجین: بشین تا داروهاتو بهت بدم.
فلیکس رویه تخت نشست و یکی ازتو هاهم دورش انداخت. داروهارو خورد. هیونجین داشت از اتاق میرفت بیرون که
فلیکس: هیونجین.
فلیکس: بله
فلیکس: میتونم یچیزی بهت بگم؟
هیونجین: اره چی؟
فلیکس: راستش من چند هفتس که شبا کار میکنم.
هیونجین: چی؟! کار میکنی؟ کجا؟
فلیکس: پیک موتوری ها بعضی وقتا هم سوپری.
هیونجین: چرا آخه؟! تو این شبای سرد باید بری کار کنی ها؟!
(فقط من یاد جینکس افتادم؟🤧🥲)
فلیکس: میخواستم که سریع تر پول یه خونه رو جور کنم و انقدر بهت زحمت ندم.
هیونجین: فلیکس چرا همچین فکری میکنی؟ اگه تو بری من خیلی تنها میشم تازه میخواستم بهت بگم که خونه نگیری و پیش خودم بمونی.
فلیکس: واقعا میگی؟ یعنی اذیت نمیشی؟
هیونجین: چرا باید اذیت بشم؟ تو بهترین دوستمی.
فلیکس: هیونجین تو بهترین ادم زندگیمی!
هیونجین لبخندی بهش زد و فلیکس هم لبخند متقابل زد.
هیونجین: اه واسه فردا شب کنسلش میکنم.
فلیکس: چرا؟
هیونجین: حالت خوب نیست نمیتونی-
فلیکس: نه تا فردا جون میگیرم کنسلش نکن.
هیونجین: مطمئنی؟
فلیکس: اره
۶.۹k
۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.