★ 🎀 پارت 13 🎀 ★
★ 🎀 پارت 13 🎀 ★
آن روزه بارانی💦🖤
جنی: خب اره ولی مطمئن نیستم
لیسا : ی راهی هست بفهمیم خودشه؟
جنی : اره ولی بزار ۳ روز دیگه
لییسا: باش😢
۲ روز بعد
جنی: داشتم تو کوچه راه می رفتم رفتم خونه دیدم ی کاغذ اوفتاده دم در بر داشتم نوشته بود امروز ساعت ۱شب بیا به این ادرس ساعت ۱۲ شب بود سریع رفتم لباس پوشیدم داشت بارون می زد به اون ادرس رفتم وقتی رسیدم دیدم هانا رو به یک صندلی بستن تا خواستم برم طرفش با اصلحه ی یارویی زدش من باور نمی کردمممم اون
جیمین بوددد
جنی: با گریه گفتممم کثافت چی از جونمون می خوای ما باید جواب کار اشتباه رزی رو پس بدیمممم هاا بیش.عور فک کردی من و لیسا آلزایمر داریم نمی فهمیم تو جیمینی
جیمین: هووو بفهممم چی می گی
جنی : بارون داشت می زد بلند شدم و گفتم قسم می خورم که انتقام بگیرمم
جیمین: چرا همتون شبیه همید ؟ همتون قسم می خورید انتقام بگیرید😅😂
جنی : خفه شو و گمشو برو
جیمین: رفتم ولی نه واقعا منتظر منتظر موندم تا جنی بره و بگم هانا رو ببرن
پایان پارت 13💗
آن روزه بارانی💦🖤
جنی: خب اره ولی مطمئن نیستم
لیسا : ی راهی هست بفهمیم خودشه؟
جنی : اره ولی بزار ۳ روز دیگه
لییسا: باش😢
۲ روز بعد
جنی: داشتم تو کوچه راه می رفتم رفتم خونه دیدم ی کاغذ اوفتاده دم در بر داشتم نوشته بود امروز ساعت ۱شب بیا به این ادرس ساعت ۱۲ شب بود سریع رفتم لباس پوشیدم داشت بارون می زد به اون ادرس رفتم وقتی رسیدم دیدم هانا رو به یک صندلی بستن تا خواستم برم طرفش با اصلحه ی یارویی زدش من باور نمی کردمممم اون
جیمین بوددد
جنی: با گریه گفتممم کثافت چی از جونمون می خوای ما باید جواب کار اشتباه رزی رو پس بدیمممم هاا بیش.عور فک کردی من و لیسا آلزایمر داریم نمی فهمیم تو جیمینی
جیمین: هووو بفهممم چی می گی
جنی : بارون داشت می زد بلند شدم و گفتم قسم می خورم که انتقام بگیرمم
جیمین: چرا همتون شبیه همید ؟ همتون قسم می خورید انتقام بگیرید😅😂
جنی : خفه شو و گمشو برو
جیمین: رفتم ولی نه واقعا منتظر منتظر موندم تا جنی بره و بگم هانا رو ببرن
پایان پارت 13💗
۴.۸k
۲۸ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.