عشققبی انتها ¹³
یه نگاه به سویونگ کردم اونم تو شک بود که اینکار و کرده
خلاصه با هر بدبختی شده رفتم پلوش که توضیح بدم صداقت همیشه بهتره
×خب سه مینا میدونی....من دیشب حواسم نبود.....میخواستم اصلا صدات خفه شده خوب کردم
+:اما من میگم توهم دوسم داااارییی(ذوق(
×: دارم بهت میگم اونجوری اصلا نبود
×:تو خیلی احساسی هستی فقط من نمیدونستم
×: ایششششش خدا برت داره میگم
نههههههههه یه دیقه هیس خالم داره زنگم میزنه
×: سلام خاله جون خوب هستین
خاله ی سانگ: اره خاله جون مرسی میگم میای خونه؟! برات شام درست کردم دیگه شبم بخوابی و اینا
×: خاله من الان جایی هستن رسیدم خونه زنگتون بزنم می گید یکی بیاد دنبالم
خاله: حتما خاله جون کاری نداری دیگه
×: نه ممنون
میبینی خدا میخواد حالا حالا ها ریختت و نمبینم
+: یا چجوری دلت میاد من که اینقدر دوست دارم
×: مشکل همینه الان تو زندگیم به تنها کسیکه اعتماد دارم سو یونگه
خلاصه با هر بدبختی شده رفتم پلوش که توضیح بدم صداقت همیشه بهتره
×خب سه مینا میدونی....من دیشب حواسم نبود.....میخواستم اصلا صدات خفه شده خوب کردم
+:اما من میگم توهم دوسم داااارییی(ذوق(
×: دارم بهت میگم اونجوری اصلا نبود
×:تو خیلی احساسی هستی فقط من نمیدونستم
×: ایششششش خدا برت داره میگم
نههههههههه یه دیقه هیس خالم داره زنگم میزنه
×: سلام خاله جون خوب هستین
خاله ی سانگ: اره خاله جون مرسی میگم میای خونه؟! برات شام درست کردم دیگه شبم بخوابی و اینا
×: خاله من الان جایی هستن رسیدم خونه زنگتون بزنم می گید یکی بیاد دنبالم
خاله: حتما خاله جون کاری نداری دیگه
×: نه ممنون
میبینی خدا میخواد حالا حالا ها ریختت و نمبینم
+: یا چجوری دلت میاد من که اینقدر دوست دارم
×: مشکل همینه الان تو زندگیم به تنها کسیکه اعتماد دارم سو یونگه
۳.۳k
۱۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.