عشق جذاب کوکی🖇🤍 (پارت³)

عشق جذاب کوکی🖇️🤍
(پارت ³)
که....
خوردی به یه کوچه ی خلوت رفتی توش که دیدی یه صدا هایی میاد
(حالا بریم پیش کوک)
کوک:بعد کنسرت رفتیم خونه و من به بچه ها گفتم که میرم بیرون داشتم قدم میزدم که یه دختر کیوت رو دیدم داشت میرفت تو کوچه ای که من خاطره ی خوبی ندارم منم از پشت سرش رفتم تو کوچه
(حالا بیایم پیش خودت)
تو: نشستم یه گوشه ی دیوار
کوک:رفتم نزدیکش
تو: تو کی هستی زود باش برو
کوک:من همونیم که عکسش سر قابته
تو: پس ماسکتو در بیار اگه راست میگی
کوک ماسکشو در آورد
تو: تو تو کوک..ی نه ببخشید جئون جونگ کوکی یعنی بایست من
کوک:اوهوم حالا گوشیتو بده
گوشیتو دادی بهش و شمارشو برات سیو کرد
کوک:اسممو چی سیو میکنی؟
تو: امممم عشقم🖇️🤍
کوک :😃😅😆
کوک:حالا همراهم بیا
همراه کوک رفتی و تو رو برد خونشون
تو: اینجا دیگه کجاست
کوک: خونه ی من و اعضا
تو: ولی من خونه دارم
کوک: اشکالی نداره
رفتین بالا و در رو باز کردین و رفتین تو خونه
جیمین: ایشون کیه؟🧐🤨
کوک: و تمام قضیه رو برای اعضا تعریف کرد
جیمین: که اینطور
تو: من دیگه باید برم خونه
جیمین: نه دیر وقته باید اینجا بمونی
تو: ولی‌‌...
کوک: ولی نداره امشب اینجا میمونی
تهیونگ: راستی نمیخوای خودتو به ما معرفی کنی
تو: من کیم رونو هستم و ۱۹ سالمه
جین: بلدی آشپزی بکنی
تو: اوهوم
جین دستتو گرفت و بردتت تو آشپز خونه
جین: پس زود باش یه غذا درست کن که خیلی گشنمه😋
تو: باشه🙂
غذا رو درست کردی و همه اومدن نشستن و خوردین بعد غذا ظرف هارو جمع کردی و شستی و نشستین رو مبل
جین: حالا رونو کجا بخوابه؟
جیهوپ: من که میخوام امشب تا صب بیدار باشم
نامجون: بیای پیش من پشیمون میشی
جیمین: امشب تهیونگ میخواد بیاد پیشم
شوگا:من میخوام با تختم تنها باشم
کوک نذاشت بقیه حرف بزنن
کوک: رونو تو میتونی بیای پیش من
تو: ممنون
وقت خواب شد و همه رفتیم تو اتاقامون
تو: من امشب پایین میخوابم
کوک:نه بیا باهم رو تخت بخوابیم
تو یکم خجالت کشیدی
تو:با...باشه😅
رفتین رو تخت و هنز فریتو در آوردی و آهنگ مورد علاقت که کوک خنوند رو گذاشتی و داشتی زمزمه میکردی که کوک یکی از هنز فری هارو گرفت و گذاشت تو گوشش
کوک:تو که بهتر از من هفزیش
تو:چون آهنگ مورد علاقمه
کوک:واقعا
تو:اوهوم
آهنگ تمام شد و شما پیش هم خوابیدین