یونگی ویو
یونگی ویو
رفتم در اتاق ا.ت رو باز کنم دیدم انقدر که خسته بودش خوابیده رفتم و بقلش کردم و اوردم تو اتاق خودم و خودم پیشش خوابیدم.
ا.ت ویو
صبح با صدای بلند یکی از خوای بلند شدم
شوگا. ا.تتت سه ساعته دارم صدات میکنم بلند شو باید بری مدرسه(داد)
ا.ت. یااا باشه باشه الان بلند میشم بابا
رفتم تمام کارهای لازم رو انجام و رفتم پایین و پیش بابا صبحانه خوردم
شوگا ویو
زیر چشمی ا.ت رو نگاه میکردم خیلی کیوت شده بود با این یونیفورمش
شوگا. ا.ت
ا.ت. بله؟
شوگا. بیا اینجا
ا.ت. چرا
محکم زدم به میز و گفتم
شوگا. گفتم بیا اینجا بشین سر حرفم بگو چشم(داد)
ا.ت. چشم بابا
ا.ت ویو
رفتم رو پاهاش نشستم و غذا خوردم و بعد رفتیم سوار ماشین شدیم و به دمدر مدرسه رسیدم
شوگا. خب چیکارا نمیکنی چیکارا میکنی
ا.ت. درسامو میخونم و نمره ۲۰ میگیرم
شوگا. خببب
ا.ت. با پسری حرف نمیزنم و لاس نمیزنم
شوگا. بعدششش
ا.ت. اگه پسری اومد نزدیکم بیام به تو بگم ، و سعی نکنم از مدرسه فرار کنم و با کسی دعوا نکنم و فش ندم
شوگا. افرین دختر خوب حالا میتونی بری .
رفتم بابا رو بقل کردم و بوسیدمش
ا.ت. خدافظ بابایی (ذوق)
شوگا. خدافظ(لبخند)
رفتم داخل مدرسه که به یه پسره خوردم
کای. هی حواست.....او جدیدی اره؟
ا.ت. اره خب که چی برو کنار میخوام برم تو کلاس
کای. مثله اینکه نمیدونی من کیم؟
ا.ت. کیی تو بگو ماهم بدونیم
کای. به من میگن کای من قلدور مدرسم
ا.ت. خب به چپم برو کنار بهت گفتم
کای. بعدا تاوان کارتو پس میدی
ا.ت. برو بابا
رفتم تو دفتر مدیر و در زدم
مدیر جانگ . بیا
رفتم تو
ا.ت. من اومدن تا بدونم کلاسم کجاست
مدیر جانگ. او تو دختر مین هستی !
ا.ت. خب که چی در زمن با بابام درست صحبت کن بهش میگم بیاد اینجا
مدیر جانگ . خیلی خب بچه پرو کای رو صدا کن بیاد اینجا
ا.ت. کای کدوم خریه(زیر لبی)
یهو کای اومد تو
کای. هعی تازه وارد میبینم که همکلاسیم
ا.ت. اییششش
تو ذهن ا.ت. پس اسمش کای هست
همراهش رفتم و رسیدم تو کلاس
کای. اینجا جای منه و توهم اونجا میشینی
ا.ت. خب که چی
رفتم سر جام نشستم و معلم اومد و تدریس رو شروع کرد
هر سوالی کع معلم می پرسید من جواب میدادم و با این کارم کای حرص میخورد
وقتی زنگ خورد بچه ها دونه به دونه بیرون میرفتن و منم رفتم بیرون
و...
رفتم در اتاق ا.ت رو باز کنم دیدم انقدر که خسته بودش خوابیده رفتم و بقلش کردم و اوردم تو اتاق خودم و خودم پیشش خوابیدم.
ا.ت ویو
صبح با صدای بلند یکی از خوای بلند شدم
شوگا. ا.تتت سه ساعته دارم صدات میکنم بلند شو باید بری مدرسه(داد)
ا.ت. یااا باشه باشه الان بلند میشم بابا
رفتم تمام کارهای لازم رو انجام و رفتم پایین و پیش بابا صبحانه خوردم
شوگا ویو
زیر چشمی ا.ت رو نگاه میکردم خیلی کیوت شده بود با این یونیفورمش
شوگا. ا.ت
ا.ت. بله؟
شوگا. بیا اینجا
ا.ت. چرا
محکم زدم به میز و گفتم
شوگا. گفتم بیا اینجا بشین سر حرفم بگو چشم(داد)
ا.ت. چشم بابا
ا.ت ویو
رفتم رو پاهاش نشستم و غذا خوردم و بعد رفتیم سوار ماشین شدیم و به دمدر مدرسه رسیدم
شوگا. خب چیکارا نمیکنی چیکارا میکنی
ا.ت. درسامو میخونم و نمره ۲۰ میگیرم
شوگا. خببب
ا.ت. با پسری حرف نمیزنم و لاس نمیزنم
شوگا. بعدششش
ا.ت. اگه پسری اومد نزدیکم بیام به تو بگم ، و سعی نکنم از مدرسه فرار کنم و با کسی دعوا نکنم و فش ندم
شوگا. افرین دختر خوب حالا میتونی بری .
رفتم بابا رو بقل کردم و بوسیدمش
ا.ت. خدافظ بابایی (ذوق)
شوگا. خدافظ(لبخند)
رفتم داخل مدرسه که به یه پسره خوردم
کای. هی حواست.....او جدیدی اره؟
ا.ت. اره خب که چی برو کنار میخوام برم تو کلاس
کای. مثله اینکه نمیدونی من کیم؟
ا.ت. کیی تو بگو ماهم بدونیم
کای. به من میگن کای من قلدور مدرسم
ا.ت. خب به چپم برو کنار بهت گفتم
کای. بعدا تاوان کارتو پس میدی
ا.ت. برو بابا
رفتم تو دفتر مدیر و در زدم
مدیر جانگ . بیا
رفتم تو
ا.ت. من اومدن تا بدونم کلاسم کجاست
مدیر جانگ. او تو دختر مین هستی !
ا.ت. خب که چی در زمن با بابام درست صحبت کن بهش میگم بیاد اینجا
مدیر جانگ . خیلی خب بچه پرو کای رو صدا کن بیاد اینجا
ا.ت. کای کدوم خریه(زیر لبی)
یهو کای اومد تو
کای. هعی تازه وارد میبینم که همکلاسیم
ا.ت. اییششش
تو ذهن ا.ت. پس اسمش کای هست
همراهش رفتم و رسیدم تو کلاس
کای. اینجا جای منه و توهم اونجا میشینی
ا.ت. خب که چی
رفتم سر جام نشستم و معلم اومد و تدریس رو شروع کرد
هر سوالی کع معلم می پرسید من جواب میدادم و با این کارم کای حرص میخورد
وقتی زنگ خورد بچه ها دونه به دونه بیرون میرفتن و منم رفتم بیرون
و...
۳.۲k
۰۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.