توی ماشین:
توی ماشین:
گوشی ته زنگ میخوره
ته:الو یونگی
یونگی:ته نگو که گذاشتی دختره رو ببرن
ته:چاره ای نداشتم!
یونگی:همونطور که همیشه میگم خاک عالم تو سرت
ته:هیونگ!
یونگی:مرض! درد! کوفتتت! زهر خر!کره مارررررر! سرطان بیست پنج دیقه اییی
جی هوپ که صدای داد یونگی رو شنیده بود گفت:باشه یونگی خون خودتو کثیف نکن
یونگی:مگه این گراز میزاره. من دیگه میرم
.
.
.
در مخفیگاه جین:
مرده:برای بار آخر میگم کافیه فقط اینجا رو امضا کنی!!
رزی:نچ نچ نچ. تو کل اموالمونو میخوای؟ من بهت یه پاپاسی هم نمیدم!
مرده:صبرم دیگه تموم شده ببرینش
رزی رو میبرن توی یه اتاق و همه میرن بیرون جلوش اب میزارن و رزی هم تشنه و خبر نداره که اون آب فقط آب نیست و یونگی هم اتفاقی از همین آب خورده
.
ساعت ۳ ی نصف شب
یه نفر بی صدا در اتاق رو باز میکنن که لباس سیاه تنشه دستش رو میزاره رو دهن رزی تا جیغ نزنه.
یونگی:منم یونگی اومدم ببرمت بیرون الانم حرف نزن باشه؟
گوشی ته زنگ میخوره
ته:الو یونگی
یونگی:ته نگو که گذاشتی دختره رو ببرن
ته:چاره ای نداشتم!
یونگی:همونطور که همیشه میگم خاک عالم تو سرت
ته:هیونگ!
یونگی:مرض! درد! کوفتتت! زهر خر!کره مارررررر! سرطان بیست پنج دیقه اییی
جی هوپ که صدای داد یونگی رو شنیده بود گفت:باشه یونگی خون خودتو کثیف نکن
یونگی:مگه این گراز میزاره. من دیگه میرم
.
.
.
در مخفیگاه جین:
مرده:برای بار آخر میگم کافیه فقط اینجا رو امضا کنی!!
رزی:نچ نچ نچ. تو کل اموالمونو میخوای؟ من بهت یه پاپاسی هم نمیدم!
مرده:صبرم دیگه تموم شده ببرینش
رزی رو میبرن توی یه اتاق و همه میرن بیرون جلوش اب میزارن و رزی هم تشنه و خبر نداره که اون آب فقط آب نیست و یونگی هم اتفاقی از همین آب خورده
.
ساعت ۳ ی نصف شب
یه نفر بی صدا در اتاق رو باز میکنن که لباس سیاه تنشه دستش رو میزاره رو دهن رزی تا جیغ نزنه.
یونگی:منم یونگی اومدم ببرمت بیرون الانم حرف نزن باشه؟
۳.۴k
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.