پارت ۲۸
(این چند پارت فقط قراره رمانتیک باشه اوک؟🗿)
ویو لیا:
تو ماشین بودیم و وسط جاده داشتیم همینجوری میرفتیم که من دستم رو کردم تو کیفم و بسته پاستیل رو درآوردم و درش رو باز کردم یکی رو هم گذاشتم دهن کوک
+قربون دستای بیبیم بشم که پاستیل میزاره دهنم
_خیلی خب حالا دهنتو باز کن هواپیمای بعدی داره میاد (😂)
+شیطون شدیا
_همرو باید بخوری چون خودم رفتم برات خریدم اوک؟
+حالا ببین کار به جایی کشیده که بیبی باید به ددیش دستور بده (خنده)
_هه من با بیبی های دیگه فرق دارم (خنده)
+اُوف معلومه که فرق داری
_کوک یه چیزی بگم
+اوهوم
_تو حتی مدل نشستنت رو صندلی و فرمون گرفتنت هم کراشه
+پس چی من همه چیم کراشه (خنده)
_خیلی خب حالا هی نمک نریز میشه ازت یه عکس بگیرم
+معلومه که میتونی اصن تو از هرجام که خواستی عکس بگیر
_(خنده)
+هیچوقت فکرشو نمیکردم بیبیم اینقد منحرف باشه ها
با خنده آروم زدم به بازوش و هردومون از خنده جر خوردیم همینجوری تو راه کلی باهم حرف زدیم و یعالمه بهمون خوش گذشت تا اینکه رسیدیم (به یکی از شهر ها میرن که دریا داره حالا من نمیدونم کجا خودتون یه جایی رو در نظر بگیرین😂)
باهم رفتیم تو هتل تا اتاق بگیریم
٪بفرمایید
+یه اتاق میخاستم
٪اتاق ۲۳۷ خالی هست بفرمایید اینم کلیدش
+ممنون
از پله ها رفتیم بالا و اتاق رو پیدا کردیم
+بیبی تو آخه تو این چمدون چی گذاشتی که اینقد سنگینه
_خب تو چمدون چی میزارن
+خیلی چیزا
_باشه اصن هروقت خواستم چمدونم رو جمع کنم حتما با تو مشورت میکنم
+حالا چرا عصبانی میشه گند اخلاق (خنده)
_ایششش بیا بریم نمکدون (خنده)
+من فقط واسع تو نمکدونم بیبی (خنده)
رفتیم تو اتاق و جونکوک بدون اجازه در چمدونم رو باز کرد و چشمش خورد به نوار بهداشتی هام(😂)
_هیییییی چیکار میکنی
+پ*ریودی بیبی؟؟
_ایششش اصن به تو چه فوضول
+چرا خجالت میکشی من که دیگه ددیتم خجالت نداره
_هوففف خب آره
+ای بابا دیگه نمیتونم به فاکت بدم کلی واسش برنامه ریخته بودم (خنده)
_ایششش خفه شو نه ینی ساکت شو دیگه (خنده)
+اگه میگفتی خفه شو که میکشتمت
_نکشی مارو (خنده)
........................
ویو لیا:
تو ماشین بودیم و وسط جاده داشتیم همینجوری میرفتیم که من دستم رو کردم تو کیفم و بسته پاستیل رو درآوردم و درش رو باز کردم یکی رو هم گذاشتم دهن کوک
+قربون دستای بیبیم بشم که پاستیل میزاره دهنم
_خیلی خب حالا دهنتو باز کن هواپیمای بعدی داره میاد (😂)
+شیطون شدیا
_همرو باید بخوری چون خودم رفتم برات خریدم اوک؟
+حالا ببین کار به جایی کشیده که بیبی باید به ددیش دستور بده (خنده)
_هه من با بیبی های دیگه فرق دارم (خنده)
+اُوف معلومه که فرق داری
_کوک یه چیزی بگم
+اوهوم
_تو حتی مدل نشستنت رو صندلی و فرمون گرفتنت هم کراشه
+پس چی من همه چیم کراشه (خنده)
_خیلی خب حالا هی نمک نریز میشه ازت یه عکس بگیرم
+معلومه که میتونی اصن تو از هرجام که خواستی عکس بگیر
_(خنده)
+هیچوقت فکرشو نمیکردم بیبیم اینقد منحرف باشه ها
با خنده آروم زدم به بازوش و هردومون از خنده جر خوردیم همینجوری تو راه کلی باهم حرف زدیم و یعالمه بهمون خوش گذشت تا اینکه رسیدیم (به یکی از شهر ها میرن که دریا داره حالا من نمیدونم کجا خودتون یه جایی رو در نظر بگیرین😂)
باهم رفتیم تو هتل تا اتاق بگیریم
٪بفرمایید
+یه اتاق میخاستم
٪اتاق ۲۳۷ خالی هست بفرمایید اینم کلیدش
+ممنون
از پله ها رفتیم بالا و اتاق رو پیدا کردیم
+بیبی تو آخه تو این چمدون چی گذاشتی که اینقد سنگینه
_خب تو چمدون چی میزارن
+خیلی چیزا
_باشه اصن هروقت خواستم چمدونم رو جمع کنم حتما با تو مشورت میکنم
+حالا چرا عصبانی میشه گند اخلاق (خنده)
_ایششش بیا بریم نمکدون (خنده)
+من فقط واسع تو نمکدونم بیبی (خنده)
رفتیم تو اتاق و جونکوک بدون اجازه در چمدونم رو باز کرد و چشمش خورد به نوار بهداشتی هام(😂)
_هیییییی چیکار میکنی
+پ*ریودی بیبی؟؟
_ایششش اصن به تو چه فوضول
+چرا خجالت میکشی من که دیگه ددیتم خجالت نداره
_هوففف خب آره
+ای بابا دیگه نمیتونم به فاکت بدم کلی واسش برنامه ریخته بودم (خنده)
_ایششش خفه شو نه ینی ساکت شو دیگه (خنده)
+اگه میگفتی خفه شو که میکشتمت
_نکشی مارو (خنده)
........................
۱۳.۷k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.