زندگی رویایی:پارت۳

زندگی رویایی:پارت۳
کوک جواب داد
-چیزی شده..خوبی..کجایی یه ساعت گذشت تو معلوم نیست کجایی
پریدم وسط حرفش و گفتم
+عزیزم بعد برات توضیح میدم میتونی از کیفم پد بیاری برام خونریزی شدیدی دارم
-اوک یه دقه آلان میارم برات
قطع کرد بعد چند مین آمد داخل سرویس بهداشتی زنونه ولی کسی نبود چون هنو زنگو نزده بودن همه سرکلاساشون بودن واسه همین راحت آمد داخل
ویو کوک:
سرکلاس بودم که ا.ت زنگ زد یعنی اتفاقی براش افتاده زود جواب دادم درست حدس زده بودم اون پریود بود و پد میخواست
اگه برم کیفش رو باز کنم همه شک میکنن هیچکس از رابطه منو ا.ت خبر نداشت جز خواهرم و خانوادم و دوستام و خونواده ا.ت
وایه همین به ایدا گفتم حواسش به کلاس باشع که کیی نره بیرون از کلاس منم به سمت دفترم رفتم اونجا پد واسه مواقع ضروری بود واسه همین یه دونه بردم و رفتم سرویس بهداشتی راستش میخواستم کاری که کرده بود رو تلافی کنم واسه همین وقتی رفتم سرویس به سمت دره سرویس رفتم و باز کردم درو ما قبلا رابطه خیلی داشتم و پ.ردشو نزدم همیشه از ک.اندوم استفاده می‌کردم پس عادی بود چون من بدن ا.ت رو دیده بودم هم ا.ت بدن منو دیده بود..
گفت
+آوردی بده من حالم بده
-نوچ تا نزاری من یه کیس بزارم بدنت نمیدم
+لطفا امروز میام عمارتت کیس بزار الان نه لطفا حالم بده
-باشه ولی یه لب بده
+اوک
لبای همه دیگه رو بوسیدن و کوک رفت بیرون که ا.ت عوض کنه بعد چند مین ا.ت آمده بیرون دیدی جونگکوک منتظرشه ا.ت گفت
+میشه به داداشم زنگ بزنی بیاد دنبالم؟
-چرا واسه چی
+آخه.. درد دارم نمیتونم بمونم..میخوام برم خونه (باخجالت)
کوک گف