ازدواج اجباری پارت ۲۲
بعد این حرف تهیونگ پاشد و رفت غذا و سفارش داد بعد از نیم ساعت پیک اورد و نشستن خوردن بعد غذا کوک اصلا حوصله نداشت و رو به ته گفت : نظرتون چیه یکم الکل بخوریم
جیمین: هم اره برو بیار ته
ته: باشه فقط زیاده روی نکنید
ته رفت و با یه شیشه و سه تا لیوان اومد رو به بچه گذاشت و رفت کنترل و برداشت و یه فیلم خوب انتخاب کرد ۱۰ دقه گذشت و جیمین و ته هر دو داخل فیلم بودن اصلا هواسشون به کوک نبود کوکم هی لیوان لیوان الکل میخورد بعد از نیم ساعت ته خواست یکم دیگه برای خودش بریزه که دید شیشه خالیه
ته: این چرا خالیه؟
جیمین: داداشمون همشو خورد😐
ته: کوکککک مگه نگفتم زیاده روی نکن
کوک: تِه تَه تِه تَه کدوم بودی ؟
ته: هَن؟
کوک:چی شده توکی دیگه؟
جیمین: من؟
کوک: پ کی
ته: اهههه کوک جیمینه دیگه
کوک: جیمین کیع ؟ ولی وایسا ببینم چقدر خوشگله نگاه لپاش
بعد این حرف لپای جیمین و هی میگرفت و میکشید
جیمین: اییی نکن درد داره
کوک: اخه لپات نرمه🤭
ته: فک کنم مسته مسته
کوک: کی مسته😄
ته: تو حالا چرا داری میخندی😐
کوک: نمیدونم بیاین بریم پیش و اون دختر
جیمین: کدوم دختره
کوک: مین سو دیگه باید حالش و بگیرم خیلی پرو شده ارههه باید حال شو بگیرم
ته: کوک تو الان حالت خوب نیست پس بهتره جایی نری
کوک: من برای اون دختره دارم یه کاری باهاش میکنم که یادش نرهههه
جیمین: کوک بیخیال شو بشین فردا باهم میریم
کوک: نهههههه الان می خوام برم
ته: اخه....
کوک: همین که گفتممممم من دارم میرم خدافظظظ
ته رو به جیمین: این خیلی مست شده چیکار کنیم
جیمین: من میرسونمش ولی ای کاش جلوش و میگرفتیم
بعد از این حرف جیمین رفت دنبال کوک دید کوک لم داده رو ماشین و داره باهاش حرف میزنه
کوک: بخیال دیگه من و برسون
کوک: چرا اینقدر ناز میکنی تو باید من و ببری
جیمین: کوک.... با کی حرف میزنی؟
کوک: این ماشینه حرفمو گوش نمیده
جیمین:🤭بخیال بیا خودم میبرمت
کوک: اهههه جمن شییییی تو خیلی خوبی
بعد از این حرف کوک و جیمین سوار ماشین شدن و حرکت کردن هر دو دقه یه بار کوک یا از لپای جیمین حرف میزد یا از مین سو که نقشه ها براش داشت
******
بالاخره رسیدن کوک با اون حالت مستی رفت و زنگ و زد جیمینم پشت سرش رفت بعد از چند ثانیه مین سو گفت: کیه
کوک: درو باز کنننن
بعد این حرف مین سو در وباز کرد و کوک و جیمین رفتن داخل
مین سو: سلام
کوک: سلاممممممم
جیمین: سلام خوبی
مین سو : مرسی کوک چرا اینجوری میکنه
جیمین: یکم الکل خورده مست کرده ( به قول خودم مست خورده عرق کرده😁)
مین سو:چرا الکل خوره
جیمین: یکم اعصاب نداشت فک کنم برا همینه
مین سو: چرا گذاشتین زیاد بخوره دیوونه شده
جیمین: وقتی هواسمون نبود خورد
کوک: جمن شیییییییی تو هنوز نرفتی
جیمین: نه
کوک: نمی خواییی بریییی
ادامش و الان میزارم💜
جیمین: هم اره برو بیار ته
ته: باشه فقط زیاده روی نکنید
ته رفت و با یه شیشه و سه تا لیوان اومد رو به بچه گذاشت و رفت کنترل و برداشت و یه فیلم خوب انتخاب کرد ۱۰ دقه گذشت و جیمین و ته هر دو داخل فیلم بودن اصلا هواسشون به کوک نبود کوکم هی لیوان لیوان الکل میخورد بعد از نیم ساعت ته خواست یکم دیگه برای خودش بریزه که دید شیشه خالیه
ته: این چرا خالیه؟
جیمین: داداشمون همشو خورد😐
ته: کوکککک مگه نگفتم زیاده روی نکن
کوک: تِه تَه تِه تَه کدوم بودی ؟
ته: هَن؟
کوک:چی شده توکی دیگه؟
جیمین: من؟
کوک: پ کی
ته: اهههه کوک جیمینه دیگه
کوک: جیمین کیع ؟ ولی وایسا ببینم چقدر خوشگله نگاه لپاش
بعد این حرف لپای جیمین و هی میگرفت و میکشید
جیمین: اییی نکن درد داره
کوک: اخه لپات نرمه🤭
ته: فک کنم مسته مسته
کوک: کی مسته😄
ته: تو حالا چرا داری میخندی😐
کوک: نمیدونم بیاین بریم پیش و اون دختر
جیمین: کدوم دختره
کوک: مین سو دیگه باید حالش و بگیرم خیلی پرو شده ارههه باید حال شو بگیرم
ته: کوک تو الان حالت خوب نیست پس بهتره جایی نری
کوک: من برای اون دختره دارم یه کاری باهاش میکنم که یادش نرهههه
جیمین: کوک بیخیال شو بشین فردا باهم میریم
کوک: نهههههه الان می خوام برم
ته: اخه....
کوک: همین که گفتممممم من دارم میرم خدافظظظ
ته رو به جیمین: این خیلی مست شده چیکار کنیم
جیمین: من میرسونمش ولی ای کاش جلوش و میگرفتیم
بعد از این حرف جیمین رفت دنبال کوک دید کوک لم داده رو ماشین و داره باهاش حرف میزنه
کوک: بخیال دیگه من و برسون
کوک: چرا اینقدر ناز میکنی تو باید من و ببری
جیمین: کوک.... با کی حرف میزنی؟
کوک: این ماشینه حرفمو گوش نمیده
جیمین:🤭بخیال بیا خودم میبرمت
کوک: اهههه جمن شییییی تو خیلی خوبی
بعد از این حرف کوک و جیمین سوار ماشین شدن و حرکت کردن هر دو دقه یه بار کوک یا از لپای جیمین حرف میزد یا از مین سو که نقشه ها براش داشت
******
بالاخره رسیدن کوک با اون حالت مستی رفت و زنگ و زد جیمینم پشت سرش رفت بعد از چند ثانیه مین سو گفت: کیه
کوک: درو باز کنننن
بعد این حرف مین سو در وباز کرد و کوک و جیمین رفتن داخل
مین سو: سلام
کوک: سلاممممممم
جیمین: سلام خوبی
مین سو : مرسی کوک چرا اینجوری میکنه
جیمین: یکم الکل خورده مست کرده ( به قول خودم مست خورده عرق کرده😁)
مین سو:چرا الکل خوره
جیمین: یکم اعصاب نداشت فک کنم برا همینه
مین سو: چرا گذاشتین زیاد بخوره دیوونه شده
جیمین: وقتی هواسمون نبود خورد
کوک: جمن شیییییییی تو هنوز نرفتی
جیمین: نه
کوک: نمی خواییی بریییی
ادامش و الان میزارم💜
۷۷.۸k
۱۲ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.