سناریو....وقتی میگی میشه بریم شهربازی؟
سناریو....وقتی میگی میشه بریم شهربازی؟
نامجون: باز این بچه شد ولی باشه
جین: ایشون درحال حاضر داشت غذا درست میکرد که ات خانم بخوره چون دو دیقه پیش گفت من نودل میخوام
جین تو دلش: خدای باز این یه تز جدید داد
جین پیش ات: باشه عزیزم
ادمین: ات ببین با این بچه چیکارکردی که ازت میترسه
جیهوپ:بریم سانشاینم منم
ات:آخجونننن
شوگا: ایشون تو خواب بود
ولی اخرش بلند شد ات و برد شهربازی
جیمین:مگه بچه ای ات؟
ات:لفطاااا
جیمین:باشه بریم
ات:ایوللللل
تهیونگ: بریم کیوت من
بعد بریم برا یونتانم یه قلاده ی خوشگل بخریم از اون ورم بریم یه بستنیم بخوریم بعدشم بریم...
ات:باشه باشه فقط بریم
کوک: باشه ولی برگشتنی باید بریم برام شیرموز درست کنی
نامجون: باز این بچه شد ولی باشه
جین: ایشون درحال حاضر داشت غذا درست میکرد که ات خانم بخوره چون دو دیقه پیش گفت من نودل میخوام
جین تو دلش: خدای باز این یه تز جدید داد
جین پیش ات: باشه عزیزم
ادمین: ات ببین با این بچه چیکارکردی که ازت میترسه
جیهوپ:بریم سانشاینم منم
ات:آخجونننن
شوگا: ایشون تو خواب بود
ولی اخرش بلند شد ات و برد شهربازی
جیمین:مگه بچه ای ات؟
ات:لفطاااا
جیمین:باشه بریم
ات:ایوللللل
تهیونگ: بریم کیوت من
بعد بریم برا یونتانم یه قلاده ی خوشگل بخریم از اون ورم بریم یه بستنیم بخوریم بعدشم بریم...
ات:باشه باشه فقط بریم
کوک: باشه ولی برگشتنی باید بریم برام شیرموز درست کنی
۷.۷k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.