قرار عاشقی

سلام یارجان!
من امروز که بلیطای مشهدم درست شد یه دفعه دلم لرزید...
با خودم گفتم مگه قرار من و تو این نبود که یه روز دوتایی کنار هم بشینیم روی فرشهای صحن جامع و زل بزنیم به گنبد طلا و تو برام اذن دخول بخونی؟
بعد هرچی فکر کردم دیدم قرار نبود هر کدوممون یه جای این دنیا تنها باشیم...
قرار نبود امسال اربعین من تنها مشهدالرضا باشم و تو ناکجاآباد دنیا...
قرار نبود دردامون بمونه تو دلمون و همدردامون تنها بمونند...
قرار نبود سوغاتیهای من توی خونه تلنبار بشه و تو حتی خبر نداشته باشی من رفتم سفر...
قرار نبود از حال هم بیخبر باشیم...
قرار نبود یه وقتایی که پر از استرس و اضطرابم دستات نباشه پناه دستام...
قرار نبود دلتنگی تو دل من جمع بشه و نشه گفتش...
قرار نبود عادت کنیم به نبودن همدیگه...
قرار نبود دوست داشتن از یادمون بره...
قرار نبود تو گیر و دار دنیا یادمون بره عشق چیه...
قرار نبود یارجان...
بود ؟!
اصلا قرارمون چی بود؟!
#الهام_جعفری
#ممنوعه
دیدگاه ها (۶)

دوستت دارم

فلسفه ی من این نیست که «من چرا هستم» فلسفه ی من اینه «تو چرا...

فراموشی

دلم برا شنیدن صدات تنگ شده یارجان...مگه آدم یه ویس رو چندبار...

شخصیت ها: ا/ت،تهیونگ----------------------------------------...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط