پارت دوازده
پارت دوازده
پرش زمانی به دو ساعت بعد:
اوجما ویو:
الان کوک دو ساعت از اتاق ارباب نیومده بیرون پس تصمیم گرفتم برم ببینم چیشده
اوجما میره و با بدن بی جون کوک روبرو میشه آروم برش داشت رفت سمت اتاق کوک و گداشتش روی تخت اوجما فهمید که اون توی دوران هئت هست پس رفت تا اتاق ته رو تمیز کنه ولی ته میرسه خونه و میره توی اتاقش و میبینه که اوجما داره تمیز میکنه نه کوک
پس داد میزنه و میگه
_پس چرا اون پسرهی هرز.ه کار نمیکنه ها
&ارباب کوک توی دوران هئت هست و دو ساعت بود که بیهوش بوده
_باشه برو بیرون
&چشم
کوک ویو:
چشمام رو باز کردم دیدم روی تختم هستم آروم از جام بلند شدم رفت بیرون اجما رو دیدم سریع رفتم سمتش
+اوجما ارباب دعوا کرد؟
&نه پسرم
پرش زمانی به دو ساعت بعد:
اوجما ویو:
الان کوک دو ساعت از اتاق ارباب نیومده بیرون پس تصمیم گرفتم برم ببینم چیشده
اوجما میره و با بدن بی جون کوک روبرو میشه آروم برش داشت رفت سمت اتاق کوک و گداشتش روی تخت اوجما فهمید که اون توی دوران هئت هست پس رفت تا اتاق ته رو تمیز کنه ولی ته میرسه خونه و میره توی اتاقش و میبینه که اوجما داره تمیز میکنه نه کوک
پس داد میزنه و میگه
_پس چرا اون پسرهی هرز.ه کار نمیکنه ها
&ارباب کوک توی دوران هئت هست و دو ساعت بود که بیهوش بوده
_باشه برو بیرون
&چشم
کوک ویو:
چشمام رو باز کردم دیدم روی تختم هستم آروم از جام بلند شدم رفت بیرون اجما رو دیدم سریع رفتم سمتش
+اوجما ارباب دعوا کرد؟
&نه پسرم
۵.۶k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.