گروگانگیر
ناژین با ناباوری بهش نگاه کرد. در همین موقع صدای گلوله از بالا شنیده شد. شروین گفت: خب انگار تموم شد.
شایان اومد پایین.
شایان: شروین دمت گرم داداش. چه حالی داد. خیلی بدن خوبی داشت. بعدم که کارم باهاش تموم شد کشتمش.
ناژین اون وسط فریاد زد: چیکارش کردی عوضیییی. چطور تونستی؟؟؟؟ اون دختر
معصوم و پاک رو لکه دار کنی؟؟؟
خیلی پستی عوضی.
شروین بلند خندید: نگران نباش جسدش تا صبح میرسه دست بابا جونت و فک و فامیلات.
فلش بک به قبل مرگ سارا...
شایان اومد پایین.
شایان: شروین دمت گرم داداش. چه حالی داد. خیلی بدن خوبی داشت. بعدم که کارم باهاش تموم شد کشتمش.
ناژین اون وسط فریاد زد: چیکارش کردی عوضیییی. چطور تونستی؟؟؟؟ اون دختر
معصوم و پاک رو لکه دار کنی؟؟؟
خیلی پستی عوضی.
شروین بلند خندید: نگران نباش جسدش تا صبح میرسه دست بابا جونت و فک و فامیلات.
فلش بک به قبل مرگ سارا...
۴.۰k
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.