شکوفه هلو 🍷🧸 پارت : یک
جیسو: با صدای زنگ گوشی بیدار شدم بازم یروز لعنتی دیگه بلند شدم رفتم حموم صبحونه خوردم گوشی رو باز کردم و تو فضای مجازی چرخیدم که یهو چشمم به صندوق ایمیل خورد یه نامه اومده بود رفتم تو ایمیل و بازش کردم درخواست استخدام بود استخدام تو بزرگ ترین شرکت لوازم آرایش سئول برای تست لوازم آرایش
سریع لینک رو باز کردم و توش به همه سوال ها جواب دادم از ته دل میخواستم قبول بشم واقعا خسته شده بودم از کار کردن تو بار از اون میله لعنتی چشمم به ساعت خورد دیدم ۱:۵ دقیقست پس سریع لباس پوشیدم رفتم بار
ریس ج.و :او خانوم جیسو امروز دیر کردی. امروز کلی کار داریم شما برای بخش وی آی پی رزرو شدی
جیسو : ببخشید قربان بابت ن
تخیر
ریس ج.و : او اشکالی نداره الآنم لطفاً برید لباستون رو عوض کنید وقتش که مهمون ها بیان
جیسو : چشم
جیسو : متنفرم از این زندگی اگه تو قبول شم برم مصاحبه هرکاری که بخوان می کنم. فقط از این بار لعنتی خارج شم
🙃🤝
سریع لینک رو باز کردم و توش به همه سوال ها جواب دادم از ته دل میخواستم قبول بشم واقعا خسته شده بودم از کار کردن تو بار از اون میله لعنتی چشمم به ساعت خورد دیدم ۱:۵ دقیقست پس سریع لباس پوشیدم رفتم بار
ریس ج.و :او خانوم جیسو امروز دیر کردی. امروز کلی کار داریم شما برای بخش وی آی پی رزرو شدی
جیسو : ببخشید قربان بابت ن
تخیر
ریس ج.و : او اشکالی نداره الآنم لطفاً برید لباستون رو عوض کنید وقتش که مهمون ها بیان
جیسو : چشم
جیسو : متنفرم از این زندگی اگه تو قبول شم برم مصاحبه هرکاری که بخوان می کنم. فقط از این بار لعنتی خارج شم
🙃🤝
۴.۷k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.