فیک جیمین ۲ revenge
فیک_جیمین ۲ revenge
(توجه اول فیک رو بخونید بعد بزنید اسلاید بعد)
ات دوباره مشغول شد و رفت سر میزش نشست که.....
تق تق
ات: بفرمایید
منشی: خانوم شریک پدرتون اومدن
ات: باشه الان میام
و ات رفت تو (یه اتاقی هست همه رییسا و اینا میرن اسمشو یادم رفت) درو باز کزد و به شریک پدرش و پسرش سلام کردو دست داد بعد کنار پدرش نشست و شریک پدرش با باباش مشغول حرف زدن بودن که ات قشنگ داشت حس میکرد و که جک روش زومه و خیلی بد بهش زل زده و نگاش میکنه و یکم اذیت بود که بلاخره جلسه تموم شدو اونا هم رفتن
ات: هوففف خداروشکر رفتن دیگه(تو ذهنش)
بعد یهو لارا زنگ زد
(مکالمه لارا و ات)
لارا: سلام ات خوبی کجایی بیا دیگه
ات: سلام عزیزم خوبم تو خوبی باشه الان کارام تموم شد میام
لارا: باشه پس خداحافظ
ات: خداحافظ
(پایان مکالمه)
ات سریع رفت خونه لباسشو عوض کزدو سوار ماشین شد و رفت پیش لارا و
لارا: سلام عشقم
ات: سلام عزیزم.... وایسا ت چرا حاضر نیستی؟!!
لارا: نمیدونم چی بپوشم
ات: وایسا الان برات یه لباس خوب میارم
لارا: باشه
ات: رفت و در کمد و باز کردو یه لباس سفید قهوه ای و یه شلوار قهوه ای و کیف و کفش هم رنگ لباس برداشت و داد لارا بپوشه و بعد یه صورت لارا رو یه میکاپ لایت کزدو دیگه اماده بود
ات: خب دیگه بریم
لارا: بریم
ات و لارا سوار ماشین شدن
ات: راستی کجا میخوایم بریم؟
لارا: به این کافه (اسمشو گفت و ادرسشم داد)
اتم ماشین و روشن کزد و راه افتاد بعد از 20مین رسیدن
پیاده شدن رو رفتن تو کافه که یه پسر دست تکون داد و اونا هم رفتن سر میز نشستن
لوکاس: سلام من دوست لیام هستم(لیام دوست پسر لاراس)
ات: سلام منم ات دوست لارام
لوکاس: خوشبختم
ات: منم همینطور
دیگه خلاصه سلام و اینا کردن و بعد
گارسون اومد و ازشون سفارش گرفت
گارسون: چی میل دارید
ات: من یه اسپرسو میخوام
لارا: منم لاته(باور کنید این اسمارو از تو گوگل در اوردم🤣🤦🏻♀️)
لوکاس: منم یه اسپرسو
لیام: منم یه موکا
گارسون سفارش رو گرفت و رفت
بعد لیام و لارا و لوکاس مشغول حرف زدن بودن بعد 5دقیقه گارسون اومد و سفارش هارو داد بعدم همه نوشیدنی هاشون رو خوردن و بعد یه اتفاق عیجب برای ات افتاد.........
کیوتا ببخشید اگه پارت 1و۲بد شد ولی از پارت 3به بعد قراره خیلی هیجانی و معمایی بشه پس حمایت کنید که هرچه زودتر پارت های بعدی رو بزارم😘💕✨
شرطا: 10لایک و هرچقدر که دوست دارین کامنت
اسلاید ۱:لباس ات
اسلاید۲:لباس لارا
(توجه اول فیک رو بخونید بعد بزنید اسلاید بعد)
ات دوباره مشغول شد و رفت سر میزش نشست که.....
تق تق
ات: بفرمایید
منشی: خانوم شریک پدرتون اومدن
ات: باشه الان میام
و ات رفت تو (یه اتاقی هست همه رییسا و اینا میرن اسمشو یادم رفت) درو باز کزد و به شریک پدرش و پسرش سلام کردو دست داد بعد کنار پدرش نشست و شریک پدرش با باباش مشغول حرف زدن بودن که ات قشنگ داشت حس میکرد و که جک روش زومه و خیلی بد بهش زل زده و نگاش میکنه و یکم اذیت بود که بلاخره جلسه تموم شدو اونا هم رفتن
ات: هوففف خداروشکر رفتن دیگه(تو ذهنش)
بعد یهو لارا زنگ زد
(مکالمه لارا و ات)
لارا: سلام ات خوبی کجایی بیا دیگه
ات: سلام عزیزم خوبم تو خوبی باشه الان کارام تموم شد میام
لارا: باشه پس خداحافظ
ات: خداحافظ
(پایان مکالمه)
ات سریع رفت خونه لباسشو عوض کزدو سوار ماشین شد و رفت پیش لارا و
لارا: سلام عشقم
ات: سلام عزیزم.... وایسا ت چرا حاضر نیستی؟!!
لارا: نمیدونم چی بپوشم
ات: وایسا الان برات یه لباس خوب میارم
لارا: باشه
ات: رفت و در کمد و باز کردو یه لباس سفید قهوه ای و یه شلوار قهوه ای و کیف و کفش هم رنگ لباس برداشت و داد لارا بپوشه و بعد یه صورت لارا رو یه میکاپ لایت کزدو دیگه اماده بود
ات: خب دیگه بریم
لارا: بریم
ات و لارا سوار ماشین شدن
ات: راستی کجا میخوایم بریم؟
لارا: به این کافه (اسمشو گفت و ادرسشم داد)
اتم ماشین و روشن کزد و راه افتاد بعد از 20مین رسیدن
پیاده شدن رو رفتن تو کافه که یه پسر دست تکون داد و اونا هم رفتن سر میز نشستن
لوکاس: سلام من دوست لیام هستم(لیام دوست پسر لاراس)
ات: سلام منم ات دوست لارام
لوکاس: خوشبختم
ات: منم همینطور
دیگه خلاصه سلام و اینا کردن و بعد
گارسون اومد و ازشون سفارش گرفت
گارسون: چی میل دارید
ات: من یه اسپرسو میخوام
لارا: منم لاته(باور کنید این اسمارو از تو گوگل در اوردم🤣🤦🏻♀️)
لوکاس: منم یه اسپرسو
لیام: منم یه موکا
گارسون سفارش رو گرفت و رفت
بعد لیام و لارا و لوکاس مشغول حرف زدن بودن بعد 5دقیقه گارسون اومد و سفارش هارو داد بعدم همه نوشیدنی هاشون رو خوردن و بعد یه اتفاق عیجب برای ات افتاد.........
کیوتا ببخشید اگه پارت 1و۲بد شد ولی از پارت 3به بعد قراره خیلی هیجانی و معمایی بشه پس حمایت کنید که هرچه زودتر پارت های بعدی رو بزارم😘💕✨
شرطا: 10لایک و هرچقدر که دوست دارین کامنت
اسلاید ۱:لباس ات
اسلاید۲:لباس لارا
۳.۳k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.