گذر زندگی من پارت 1
رمان گذر زندگی من پارت 1
ا/ت:
صبح زود ساعت ۶ بلند شدم رفتم ی دوش گرفتم اومدم بیرون سرمو کنم ک دیدم دوست دیانا بهم زنگ زد ساعت ۶ و نیم بود تعجب کردم جوابشو دادم داشت با گریه صحبت میکرد ترسیدم هر چی میپرسیدم چیشده اون فقط گریه میکرد ک اخرش قطع شد من خیلی ترسیده بودم اخه دیانا دوست صمیمیم بود و نمیدونستم چیشده و باید چیکار کنم یکی از دوستامون هکر بود اماده شدم رفتم مدرسه و ی زنگ گذشت دوستم داشت میرفت بیرون و من دوییدم دستشو گرفتم گفتم چند لحظه صبر کن کارت دارم
اسم دوستشون چون سون بود
چون سون:چیشده چیکار میکنی چرا انقد نگرانی
ا/ت:چون سون خواهش میکنم کمکم کن
چون سون:چیشده دختر بگووو
ا/ت:امروز صبح دیانا بهم زنگ زود داشت با گریه جوابمو میداد هر چی میگفتم چیشده فقط گریه میکرد ک قطع شد الان میخوام کمکم کنی ک رو خط ردشو بگیری ببینیم کجاعه
چون سون:اوکی بعد مدرسه بیا خونمون تا ردشون بزنیم
ا/ت:اوکی
ببخشید خوجلام خوابم میاد گوشیمم شارژ نداره پارت بعد واس بعدن
ا/ت:
صبح زود ساعت ۶ بلند شدم رفتم ی دوش گرفتم اومدم بیرون سرمو کنم ک دیدم دوست دیانا بهم زنگ زد ساعت ۶ و نیم بود تعجب کردم جوابشو دادم داشت با گریه صحبت میکرد ترسیدم هر چی میپرسیدم چیشده اون فقط گریه میکرد ک اخرش قطع شد من خیلی ترسیده بودم اخه دیانا دوست صمیمیم بود و نمیدونستم چیشده و باید چیکار کنم یکی از دوستامون هکر بود اماده شدم رفتم مدرسه و ی زنگ گذشت دوستم داشت میرفت بیرون و من دوییدم دستشو گرفتم گفتم چند لحظه صبر کن کارت دارم
اسم دوستشون چون سون بود
چون سون:چیشده چیکار میکنی چرا انقد نگرانی
ا/ت:چون سون خواهش میکنم کمکم کن
چون سون:چیشده دختر بگووو
ا/ت:امروز صبح دیانا بهم زنگ زود داشت با گریه جوابمو میداد هر چی میگفتم چیشده فقط گریه میکرد ک قطع شد الان میخوام کمکم کنی ک رو خط ردشو بگیری ببینیم کجاعه
چون سون:اوکی بعد مدرسه بیا خونمون تا ردشون بزنیم
ا/ت:اوکی
ببخشید خوجلام خوابم میاد گوشیمم شارژ نداره پارت بعد واس بعدن
۱۷.۱k
۲۶ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.