ازدواج اجباری
ازدواج اجباری
part 17
رفتم سمتش
+ ا.ت
ا.ت برگشت و با حالتی خیلی کیوتی بهم نگاه کرد و با حالتی خیلی مست برگشتم
- نامی اومدی
+ (لبخند) بله نمیگی این وقت شب بیرون میمونی نگران میشم ؟؟؟ حالا هم بیا بریم
- تا بغلم نکنی نمیام
ا.ت دستاشو تو هم گره داد و لبشو جلو داد از این کارش خندم گرفت
+ باشه بیا بغلم
بلند شد و میخواست بیاد که تعادلش رو از دست دادم و زود گرفتمش میخواستم بلندش کنم که متوجه ی دامن کوتاهش شدم ، کنم رو در آردم و دور کمرش پیچیدم و از زیر باسنش گرفتم و بلندش کردم و اون هم پاهاش رو دور کمرم حلقه کردم و سرش رو روی شونم گزاشت منم رفتم کیف و فش رو برداشتم
از دوستش خداحافظی کردم و رفتم سمت ماشین به سمت خونه حرکت کردم و بعد 20 مین به خونه رسیدیم و ا.ت رو بغل کردم و با خودم به سمت اتاقمون بردم و اباسش رو عوض کردم و بغلش کردم و خابیدم
5 روز بعد
ویو ا.ت
part 17
رفتم سمتش
+ ا.ت
ا.ت برگشت و با حالتی خیلی کیوتی بهم نگاه کرد و با حالتی خیلی مست برگشتم
- نامی اومدی
+ (لبخند) بله نمیگی این وقت شب بیرون میمونی نگران میشم ؟؟؟ حالا هم بیا بریم
- تا بغلم نکنی نمیام
ا.ت دستاشو تو هم گره داد و لبشو جلو داد از این کارش خندم گرفت
+ باشه بیا بغلم
بلند شد و میخواست بیاد که تعادلش رو از دست دادم و زود گرفتمش میخواستم بلندش کنم که متوجه ی دامن کوتاهش شدم ، کنم رو در آردم و دور کمرش پیچیدم و از زیر باسنش گرفتم و بلندش کردم و اون هم پاهاش رو دور کمرم حلقه کردم و سرش رو روی شونم گزاشت منم رفتم کیف و فش رو برداشتم
از دوستش خداحافظی کردم و رفتم سمت ماشین به سمت خونه حرکت کردم و بعد 20 مین به خونه رسیدیم و ا.ت رو بغل کردم و با خودم به سمت اتاقمون بردم و اباسش رو عوض کردم و بغلش کردم و خابیدم
5 روز بعد
ویو ا.ت
۶.۷k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.