انداختتم روی تخت...

انداختتم روی تخت...

+تو یک دقیقه همه ی لباسا رو در آورد
_بیا اینجا
+من داشتم فرار میکردم که از کمرم گرفت چرخوندتم روبه روی خودش گذاشت رو پاش

دارای صحنه های مثبت هیجده📿😔
+لبمو بوسید دیگه داشت پاره میکرد که رفت سراغ گردنم کامل گردنمو کبود کرد
+اهههه
_ناله کن
+اهههههه
_بیشتر بیب
+سینمو گرفت و...
بعد رفت سراغ پایین تنه دیگه از اون کارا کردو واردم کرد
+اههههههه
_مثل قبلا نمی‌ذارم اول گشاد بشی
+نههه اههه
شروع کرد تلمبه زدن داخلم طوری که افتادم رو تخت ولی ولم نکرد...

صبح همون روز
+پاشدم از دل درد داشتم میمردم اههههههه
_یااا چرا اه میکشی
+هیچی دلم درد میکنههه
_اوهههه(تازه یادش اومد دیشب جیکار کرده)
+یاااااا
_اوهه خوبی
+نه باهات قهرم
_نههه تو اشتباه کردی تو دیشب رفتی بارر
+اعععع
_ارعععععع
+باشه بابا اههه
_بیا بریم حالتو خوب کنم
+کجا نمیام دیشب بس نبود
_ای منح..رف
+اهان باشه
_+رفتیم حموم حال ا.ت خوب کردیم اومدیم

و داستان تموم شد🥺