پارت ٩

اومدی رو تخت خأنید جیمین اومد کنارت و گفت درد داری تو گفتی
& اوهوم
% بیا بغلم
جیمین بغلت کرد و تت تو بغلش خوابت برد











صبح شد از خواب بیدار شدین کمرت یکم درد میکرد بلند شدی و رفتی پائين جیمنی هم اومد رفتی پائين با هم ١یحانه خوردین

& خوردی
% ار بریم کلاس


لباس هارونوبو پوشدین و سوار ماشین شدین
& اخخخ
% چیشد
& کمرم درد میکنه یکم
جیمین بغلت کرد و ،ذشات تووماشین
% حالا خبه
& ار

سوار ماشین شدین و حرکت کردین










سر راه
















پدصگ سر راهننن


















گایدیدیی سر راهننننن












حالا رسیدن





از ماشین پياده شدین و رفتین تو مدرسه بچه ها گفتم وایی بخدا خیلی بهم میان


رفتین تو کلاس به بچه ها سلام دادی یهو هون دختره اومد


د£ هوی‌ ا/ت


% هوی‌ به خودت با ا/ت درست حرف بزن



دختره خفه شد و تو هم گفتی جیمنی بسه

جیمین تموم کرد معلم اومد گفت خوب درس رو شروع میکنیم

معلم داش درس میداد تو هم و بقیه بچ ها داشتین گوش میدادی



معلم ازت سوال کرد و تو رفتی سر تخت جواب سوال درست گفتی جیمین بات چشم زد و گفت افرین تو هم گفتی ممنونم



که یهو به چص رفتی جرر ادامه دارددد .......