رمان عاشقم باش☺💜
Part 46
شقایق:باشه....ولی بدون من دوست داشتم و دارم
من:من ندارم
شقایق:هیچوقت بم توجه نکردی
من:شقایق این فکرارو از سرت بیرون کن...من بعد این چرتو پرتای این یارو عربه با دیانا عقد میکنم خو؟دیگه تمومش کن از همین الان بت میگم من زن دارم
شقایق(بغض):هر طور میلته
من:الانم اروم برو یه جا با فاصله از میز ما بشین و به رو خودت نیار الان چی شد خو؟
شقایق:باشه
من:برو
شقایق رفت منم بعد چند دقیقه رفتم تو نشستم پیش بچه ها
من:خب من نبودم چه میکردید عزیزانم؟😂
پانیذ:ممد تو میگی یا من بگم
من:چیزی شده
ممد:اره داداش یه چیزی رو خیلی وقته میخواستیم بت بگیم
پانیذ(خیلی تند تند):منو و مند تو رابطه ایم یک ساله خیلی همو میخوایم میخوایم نامزد کنیم
من:واییییی خدا مبارکههههههه چرا زود نگفتید
ممد:میخواستیم جدی شد بگیم
دیانا:وایییییی خدا یعنی عروسییییییی میخواین ازدواج کنیننن
پانیذ:حالا فعلا نامزد تا بعد
دیانا:واییییی خدا الهی میخوان نامزد کنن ارسلان کی عروسم میکنی؟
من:زود خیلی زود
#رمان
#اردیا
#عشق
#عاشقانه
#رمان_اردیا
شقایق:باشه....ولی بدون من دوست داشتم و دارم
من:من ندارم
شقایق:هیچوقت بم توجه نکردی
من:شقایق این فکرارو از سرت بیرون کن...من بعد این چرتو پرتای این یارو عربه با دیانا عقد میکنم خو؟دیگه تمومش کن از همین الان بت میگم من زن دارم
شقایق(بغض):هر طور میلته
من:الانم اروم برو یه جا با فاصله از میز ما بشین و به رو خودت نیار الان چی شد خو؟
شقایق:باشه
من:برو
شقایق رفت منم بعد چند دقیقه رفتم تو نشستم پیش بچه ها
من:خب من نبودم چه میکردید عزیزانم؟😂
پانیذ:ممد تو میگی یا من بگم
من:چیزی شده
ممد:اره داداش یه چیزی رو خیلی وقته میخواستیم بت بگیم
پانیذ(خیلی تند تند):منو و مند تو رابطه ایم یک ساله خیلی همو میخوایم میخوایم نامزد کنیم
من:واییییی خدا مبارکههههههه چرا زود نگفتید
ممد:میخواستیم جدی شد بگیم
دیانا:وایییییی خدا یعنی عروسییییییی میخواین ازدواج کنیننن
پانیذ:حالا فعلا نامزد تا بعد
دیانا:واییییی خدا الهی میخوان نامزد کنن ارسلان کی عروسم میکنی؟
من:زود خیلی زود
#رمان
#اردیا
#عشق
#عاشقانه
#رمان_اردیا
۱۸.۵k
۱۹ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.