انتقالی پارت ۷

اون اون کوک بود وای یعنی چی کوکه؟امکان نداره ولی واقعا خود کوکه
دویدم رفتم سمتش
-کوککککککک(با داد)
*تهیونگگگ خودتی؟
-وای پسر نمیدونستم تو هم برگشتی چطوری؟
*خوبم چه خبر
-هیچی وای چقدر دلم برات تهنگ شده بود
*منم حتما اینجا هم همه‌ی دخترا دنبالتن
-معلومه پس چی فکر کردی؟
+اهمممم
*راستی تو ا/ت رو میشناسی؟
-وا تو کلاسمونه ها ولی چه بد که کلاس تو با من و ا/ت فرق میکنه
*اره اه فکرش رو بکن شما دو تا باهم توی یه کلاسین بعد من تنهام
+وای بس کنین بگین از کجا همو میشناسین
*خب بزارید به جفتتون توضیح بدم تهیونگ من و ا/ت از بچگی دوستیم ولی بخاطر اینکه من رفتم امریکا ارتباطمون رو باهم از دست دادیم و اینکه ا/ت وقتی من رفتم امریکا هیچکس تحویلم نمی گرفت که با تهیونگ اشنا شدم با اینکه خیلی از دخترا دنبالش بودن ولی اومد با یکی مثل من دوست شد
-چی میگی مگه چت بود؟
+وای چه ارتباط عجیبی
*حالا تهیونگ ازت می خوام مراقب ا/ت باشی از اونجایی که….