part 4
رفتم تو اتاق بغلی.
اتاقی با تم سفید و طوسی ساده اما شیک بود منم همینو میخواستم.
رفتم و رو تخت دراز کشیدم به شدت خوابم میومد (راستی ات چند سال جهشی خونده و زودتر درسشو تموم وکرده و مدرسه نمیره) وقتی بیدار شدم هوسوک بالاسرم بود ات:چیزی شده هوسوک:تو خواب خوشگل تری ات:میشه یه سوال بپرسم هوسوک:اوهوم ات:چند سالته هوپی:۲۱ ات:اوو ینی ۵ سال بزرگتری هوپی:همچین زیادم زیاد نیستا.
ات:اوهوم راست میگی و هوپ از اتاق رفت بیرون حوصلم سر رفته.
تو اتاق یه کتابخونه بود رفتم سمتش و یه کتاب انتخاب کردم و رفتم پایین توی حیاط.
روی چمنا توی باغ نشستم و شروع کردم به خونده بعد از چند صفحه خوندن کتابو بستم و به فکر فرو رفتم.
اتاقی با تم سفید و طوسی ساده اما شیک بود منم همینو میخواستم.
رفتم و رو تخت دراز کشیدم به شدت خوابم میومد (راستی ات چند سال جهشی خونده و زودتر درسشو تموم وکرده و مدرسه نمیره) وقتی بیدار شدم هوسوک بالاسرم بود ات:چیزی شده هوسوک:تو خواب خوشگل تری ات:میشه یه سوال بپرسم هوسوک:اوهوم ات:چند سالته هوپی:۲۱ ات:اوو ینی ۵ سال بزرگتری هوپی:همچین زیادم زیاد نیستا.
ات:اوهوم راست میگی و هوپ از اتاق رفت بیرون حوصلم سر رفته.
تو اتاق یه کتابخونه بود رفتم سمتش و یه کتاب انتخاب کردم و رفتم پایین توی حیاط.
روی چمنا توی باغ نشستم و شروع کردم به خونده بعد از چند صفحه خوندن کتابو بستم و به فکر فرو رفتم.
۱۲.۷k
۲۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.