"my crazy love" p :43 💮🪷

ویو کوک
با پسرا رفتیم پاساژ گشتیم فلیکس اولین نفر لباس خرید
@_هی اونی که داره ازدواج می‌کنه تو نیستی
*خب بابا خوشم آمد شما که نمی‌خرید عه کوک بیا اینو ببین خیلی خوشگله
-ببینم راست میگی خوبه منم اینو میخرم
@مرتیکه ها من اول باید بخرم از دست شما
_هیونگ چیه خوب توهم بیا اینو بخر
بعد ۱ ساعت خریدمون تموم شد هان و فیلیکس رفتن قهوه بگیرن به میله ها آویزون شدم به مغازه ها نگاه میکردم که یه دختر خوشگل دیدم برگشت لیسا بود باورم نمیشه این دختر چند بار دیگه می‌تونه نظر منو جلب کنه هان صدام کرد و گفت : کوک بیا _باشه الان میام
باز برگشتم اما رفته بودن به هر حال شب می‌بینمش
ویو هان
خریدمون رو کردیم رفتیم خونه کوک اما جیسان لیسا نیومدن
@پس کوشن
*گایز حوصله ی من سر رفت
_هیونگ یه زنگ بزن ببین کجان
@باشه الان
زنگ زدم جواب داد گذاشتم رو بلند گو
@سلام عشقم کجایی
&سلام خونه لیسا . لیسا گفت امشب یه کم تنها باشیم اما به کسی نگو گفت هیچکس نفهمه
@بیب یعنی من هم نمیتونم بیام
&نمی‌دونم هان فکر کنم میتونی فقط آمدی پیژامه هم بیار
@پس زن‌داداش پیژامه پارتی گرفتن
&بعله دیگه اع لیسا آمد
+اونیییی داری با کی حرف میزنی
&هیچکسسس
+اوکی بیا فیلم ترسناک ببینیم
&لیسا ۱۰دقیقه دیگه الان کار دارم
+باشه پس منم فیلم رو اوکی کنم
&هان توی ده دقیقه خودتو برسون
@امدم عشقم
&بای
و قطع کرد
_پس پارتی گرفته لیسا خانوم
*خوب پاشید بریم
@محظ اطلاع شما دعوت نشدید
_ما هم میایم حرف نباشه پیژامه هاتون رو بردارید بریم
*let's goooooooo