(پارت هژدهم)
(پارت هژدهم)
خیلی بد زدمش جای دستم رو صورت کوچولوی یخ زده سفیدش کبود شد و از شدت سر گیجه و درد ترس از حال رفت چند تا اسپنکت بهش زدم و بهوش اومد
ات: بابایی ببخشید ببخشید
کوک: تنبیهت ک کنم میفهمی دیگه از این غلتا نکنی
ات: نه نکن دیگه از این کارا نمیکنم بردت میشم لطفا هر کاری بگی میکنم
کوک: واقعا
ات: اوهم
کوک: پس فقط میخام ببینم داری گریه میکنی و میخام تنها و تنها صدای ناله و التماس بشنوم فهمیدی
ات: بابایی ولی
کوک: خفه شو(عصبی بم داد)
باشه باشه اصلا منو بکش خوبه اینقدر با شلاق کتکم بزن ک بمیرم اینقدر یا سیخ داغ بدنمو بسوزون که دیگع جای سالم برام نمونه)
کوک: اره پس چی فکر کردی معلومه انجامش میدم
ات: ددی نمیدونم با چند تا دختر رابطه داشتی ولی خیلی خب میدونم همشون دخترای بیت بیستو یک ساله به بالا بودن من انتخاب شدم چون کسیو ندارم مراقبم باشه کسیو ندارم باهم بریم خرید برام بستنی بخره و شبا با ارامش تو بغلش بخابم هنق من انتخابشدم چون کلا هیوده سالمه و خیلی لاغر و ضعیفم و هر کسی میتونه بهم اسیب بزنه اسیب زدن به یه همین دختری برای تو که یه مرد قویی هستی خیلی راحته
کوک: اح بسه اینقدر کص شعر نگو
ات: اره حرفای من کص شعره چون دارم واقعیت رو میگم باشه بیا انجامش بده عیب نداره به هر حال کسی ک منو نمیخاد فایده نفس کشیدنم چیه
(کوک رو ات خیمه زد و به فاکش داد حدودا 9 راند رفتن و نزدیکای صبح بود)
ویو کوک
(شرایط این پارت 100تا لایک)
(20تا ناشناس)(خدایی چزت تو پرت نگیدا)
خیلی بد زدمش جای دستم رو صورت کوچولوی یخ زده سفیدش کبود شد و از شدت سر گیجه و درد ترس از حال رفت چند تا اسپنکت بهش زدم و بهوش اومد
ات: بابایی ببخشید ببخشید
کوک: تنبیهت ک کنم میفهمی دیگه از این غلتا نکنی
ات: نه نکن دیگه از این کارا نمیکنم بردت میشم لطفا هر کاری بگی میکنم
کوک: واقعا
ات: اوهم
کوک: پس فقط میخام ببینم داری گریه میکنی و میخام تنها و تنها صدای ناله و التماس بشنوم فهمیدی
ات: بابایی ولی
کوک: خفه شو(عصبی بم داد)
باشه باشه اصلا منو بکش خوبه اینقدر با شلاق کتکم بزن ک بمیرم اینقدر یا سیخ داغ بدنمو بسوزون که دیگع جای سالم برام نمونه)
کوک: اره پس چی فکر کردی معلومه انجامش میدم
ات: ددی نمیدونم با چند تا دختر رابطه داشتی ولی خیلی خب میدونم همشون دخترای بیت بیستو یک ساله به بالا بودن من انتخاب شدم چون کسیو ندارم مراقبم باشه کسیو ندارم باهم بریم خرید برام بستنی بخره و شبا با ارامش تو بغلش بخابم هنق من انتخابشدم چون کلا هیوده سالمه و خیلی لاغر و ضعیفم و هر کسی میتونه بهم اسیب بزنه اسیب زدن به یه همین دختری برای تو که یه مرد قویی هستی خیلی راحته
کوک: اح بسه اینقدر کص شعر نگو
ات: اره حرفای من کص شعره چون دارم واقعیت رو میگم باشه بیا انجامش بده عیب نداره به هر حال کسی ک منو نمیخاد فایده نفس کشیدنم چیه
(کوک رو ات خیمه زد و به فاکش داد حدودا 9 راند رفتن و نزدیکای صبح بود)
ویو کوک
(شرایط این پارت 100تا لایک)
(20تا ناشناس)(خدایی چزت تو پرت نگیدا)
۱۲.۶k
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.