PT.4
یونگی لنگ لنگان از اتاق خارج شد و به سمت پله ها رفت و تا اینکه خواست پاش رو روی پله ی اول بزاره صدای جین رو از پشت شنید
@باز اون کارو کردی؟
÷بله یکدفعه ی دیگر گوه خوردم و انجامش دادم
بیا کمک کن
@مگه هوسوک کجاست
÷باز صبح زود رفته جیمین کارش داشت خیلی هوسوک بیشعوره
@نگو مطمئنم جبران میکنه بریم
جین از پشت یونگی گرفت و به سمت پایین حرکت کردن...
*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*
×جیمین به نظرت اشتباه نیست نذاشتی سوجونگ غذا بخوره حاملست
+نوچ نباید از حدش خارج بشه
÷جیمین بچه ای که تو شکمش هست ماله تو هست،نه سوجونگ
+میبندید؟
با اتمام حرفش یه پس گردن محکمی خورد
@جیمینن چند سال ازت بزرگتر هستن درست صحبت کن
+هیونگگگ
@زهرمار
"بچه هااااااا
هوسوک بدو بدو اومد سمتشون و وقتی به میز رسید دست هاش رو روش گذاشت و نفس نفس زد
÷چته
"یه اطلاعاتی درمورد این وضعیت پیدا کردم
همه با تعجب بخش خیره شدن که شروع کرد به صحبت کردن
"ویروس زامبی،ویروسی از جنگ جهانی اول مونده و پس از چهل و هشت هزارو پانصد سال انجماد دوباره زنده شد_
هوسوک آب دهنش رو قورت داد و منتظر نگاه کرد
@ادامش رو بخون
"بسم الله الرحمن الرحیم این ویروس به دو نوع تقسیم میشه زامبی های پیشرفته و زامبی های عادی؛زامبی های پیشرفته همان انسان هستن که به زامبی تبدیل شدن ولی میتونن خودشون رو کنترل کنن و بسیار قدرت مند هستند ولی زامبی های عادی همان زامبی ها هستن که اول انسان بود و الان به زامبی تبدیل شدن و این ویروس اینطوره که اگه گازت بگیرن تبدیل شدی
+وادفاک
@جیمین برو سوجونگ رو بیار پیش خودت اگه ببینه ممکنه حالش بد بشه
جیمین نفهمید چطور از پشت میز بلند شد و به سمت اتاق سوجونگ دویید..
یعنی دیگه آخرالزمان شده بود و اونا باید سعی میکردن که توی این دنیا زنده بمونن
۱۵ لایک
@باز اون کارو کردی؟
÷بله یکدفعه ی دیگر گوه خوردم و انجامش دادم
بیا کمک کن
@مگه هوسوک کجاست
÷باز صبح زود رفته جیمین کارش داشت خیلی هوسوک بیشعوره
@نگو مطمئنم جبران میکنه بریم
جین از پشت یونگی گرفت و به سمت پایین حرکت کردن...
*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*_*
×جیمین به نظرت اشتباه نیست نذاشتی سوجونگ غذا بخوره حاملست
+نوچ نباید از حدش خارج بشه
÷جیمین بچه ای که تو شکمش هست ماله تو هست،نه سوجونگ
+میبندید؟
با اتمام حرفش یه پس گردن محکمی خورد
@جیمینن چند سال ازت بزرگتر هستن درست صحبت کن
+هیونگگگ
@زهرمار
"بچه هااااااا
هوسوک بدو بدو اومد سمتشون و وقتی به میز رسید دست هاش رو روش گذاشت و نفس نفس زد
÷چته
"یه اطلاعاتی درمورد این وضعیت پیدا کردم
همه با تعجب بخش خیره شدن که شروع کرد به صحبت کردن
"ویروس زامبی،ویروسی از جنگ جهانی اول مونده و پس از چهل و هشت هزارو پانصد سال انجماد دوباره زنده شد_
هوسوک آب دهنش رو قورت داد و منتظر نگاه کرد
@ادامش رو بخون
"بسم الله الرحمن الرحیم این ویروس به دو نوع تقسیم میشه زامبی های پیشرفته و زامبی های عادی؛زامبی های پیشرفته همان انسان هستن که به زامبی تبدیل شدن ولی میتونن خودشون رو کنترل کنن و بسیار قدرت مند هستند ولی زامبی های عادی همان زامبی ها هستن که اول انسان بود و الان به زامبی تبدیل شدن و این ویروس اینطوره که اگه گازت بگیرن تبدیل شدی
+وادفاک
@جیمین برو سوجونگ رو بیار پیش خودت اگه ببینه ممکنه حالش بد بشه
جیمین نفهمید چطور از پشت میز بلند شد و به سمت اتاق سوجونگ دویید..
یعنی دیگه آخرالزمان شده بود و اونا باید سعی میکردن که توی این دنیا زنده بمونن
۱۵ لایک
۱۵.۸k
۲۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.