حاکمان جهنم: پارت ۱۸
چند روز بعد
ا.ت مامان
زهرا خانوم: هاااا
ا.ت : من یادم رفته امروز قرار بود مهسا زنگ بزنه
زهرا خانوم
: حالش چطوره
ا.ت : مامان العان سر جلسه اس بعد توی ایرپاد داره سوال میپرسه
زهرا خانم : خب مادر بگو چیه شاید من بتونم حواب بدم
ا.ت : ون چه هورمونیه که اگه تو بدن کم باشه آدم افسرده،
مضطرب و نگران میشه؟
زهرا خانوم : پول !
ا.ت : واقعا اگه من علم بودم تحسین میکردم به این جواب ولی یه چیز دیگس
زهرا خانوم: حالا فک میکنه من علم پزشکی رو از بر بلدم زلیل مرده
و سبزی هاش رو ورداشت رفت
ا.ت : ما برگشتیم
جین : چی گفت دکتر
زهرا خانوم : هیچی مادر برم باشگاه ا.ت یه باشگاه خوب پیدا کن برم توهم نمیای
ا.ت : منم بیام
جونگ کوک : بفرما استخوان های مبارکت رو هم آب کن بر گرد
ا.ت : خو باشه نمیرم
زهرا خانوم: آیت باسگاهه سر کوچه چی هست همونو بگیر راه منم نزدیک تره
ا.ت : باشه
زهرا خانوم دو روز بعد رفت باشگاه و برگشت خونه
جیهوپ: مامان جون باشگاه چطور بود
زهرا خانوم : اسم باشگاهشو گذاشته اکسیژن
بعد ۳۰ تا پله میخوره میره تو یه زیر زمین؛ هواکش هم نداره 😐😂
جونگ کوک : مادر جون از فردا خودم بهتون تمرین میدم
زهرا خانم : وا مادر مگه تو مربی هستی
ا.ت : بله جونگ کوکی ما توی کره از ۱۰ سالگی ورزش میکنخ و ۱۸ سالگی مربی میشه
زهرا خانم : والا مادر خدا خیرت بده واسم برنامه بنویس خودم انجام بدم
ا.ت مامان
زهرا خانوم: هاااا
ا.ت : من یادم رفته امروز قرار بود مهسا زنگ بزنه
زهرا خانوم
: حالش چطوره
ا.ت : مامان العان سر جلسه اس بعد توی ایرپاد داره سوال میپرسه
زهرا خانم : خب مادر بگو چیه شاید من بتونم حواب بدم
ا.ت : ون چه هورمونیه که اگه تو بدن کم باشه آدم افسرده،
مضطرب و نگران میشه؟
زهرا خانوم : پول !
ا.ت : واقعا اگه من علم بودم تحسین میکردم به این جواب ولی یه چیز دیگس
زهرا خانوم: حالا فک میکنه من علم پزشکی رو از بر بلدم زلیل مرده
و سبزی هاش رو ورداشت رفت
ا.ت : ما برگشتیم
جین : چی گفت دکتر
زهرا خانوم : هیچی مادر برم باشگاه ا.ت یه باشگاه خوب پیدا کن برم توهم نمیای
ا.ت : منم بیام
جونگ کوک : بفرما استخوان های مبارکت رو هم آب کن بر گرد
ا.ت : خو باشه نمیرم
زهرا خانوم: آیت باسگاهه سر کوچه چی هست همونو بگیر راه منم نزدیک تره
ا.ت : باشه
زهرا خانوم دو روز بعد رفت باشگاه و برگشت خونه
جیهوپ: مامان جون باشگاه چطور بود
زهرا خانوم : اسم باشگاهشو گذاشته اکسیژن
بعد ۳۰ تا پله میخوره میره تو یه زیر زمین؛ هواکش هم نداره 😐😂
جونگ کوک : مادر جون از فردا خودم بهتون تمرین میدم
زهرا خانم : وا مادر مگه تو مربی هستی
ا.ت : بله جونگ کوکی ما توی کره از ۱۰ سالگی ورزش میکنخ و ۱۸ سالگی مربی میشه
زهرا خانم : والا مادر خدا خیرت بده واسم برنامه بنویس خودم انجام بدم
۶.۱k
۰۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.