انگیزشی✨🫰🏻

تقریبا ماه اولی که میرفتم این یکی سالن واسه والیبال تموم شده بود
یه مربی داشتم با جدیدا کار میکرد به مربی با قدیمیا من با مربی خودم که اسمش الناز بود کار میکردم
یروز بود نمی‌دونم حالم خوب نبود اومد پیشم نشست گف چته گفتم حال ندارم دیگه خودش تا تهشو رف
بم گف منم همسن تو بودم منم دردایی که تو کشیدیو کشیدم میفهمم چته نا امیدی خسته ای ولی یروزی میرسه که خودت به خودت میگی بسه انقد بیکار یجا نشین بم گف من سالی که کنکور داشتم خیلی تلاش کردم خیلی تلاشم شد رتبه دو رقمی کنکور تجربی ولی حقمو خوردن و رتبه منو دادن به یه آقازاده رتبه 68 تجربی شد رتبه 462 تجربی خیلی تلاش کردم حقمو پس بگیرم ولی از دانشگاه برا اعتراض کردنم به رتبه ای که جا به جا شد اخراج شدم دیگه خسته شدم رفتم هی زنگ زدم برا کارایی که بلد بودم یه دختر 21 ساله بیشتر نبودم که دنبال کار میگشتم تا روزی که فهمیدم میتونم راهمو تو والیبال ادامه بدم و اومدم سراغ والیبال
ولی حرفاش اینجا به بعد برا خودم معنی پیدا کرد
زندگی مث والیبال ، فوتباله
فوتبال 90 دیقس ولی وقت اضافه میخوره
والیبال سه تا ست داره اگه دو به دو بشه میرسه به ست پنجم
تعریف زندگی همینقدر سخت و آسونه ولی مهم اینه تو سختش می‌کنی یا آسون :)))