part 4
از زبون خودم
چشمامو باز کردم زیر دلم درد میکرد دیدم رو تختم یه نگاه کردم دیدم لختم سرمو برگردوندم جونگ کوک کنارم بود جیغ زدم ملافه رو دورم پیچیدم کوک:چتههه من:چیکار کردی با من اومد نزدیکم کوک:تنبیه یاد میگیری دیگه منو نزنی من:لباس میخوام یکی از لباسا خودشو داد بلند شدم رفتم بیرون رفتم حموم تو اتاقم زیر شیر آب گریه میکردم نشسته بودم رو زمین حموم حالم از خودمبه هم میخورد بعد حموم رفتم بیرون لباس عوض کردم و رو تختم دراز کشیدم که دیدم جونگ کوک اومد تو من:چی میخوای کوک:خیله خوب بابا چس نکن خودتو تقصیر خودت بود بلند شدم نشستماومد سمتم میخواست دستمو بگیره که یکم فاصله گرفتم کوک:وقتی میای اینجا معشوقه من میشی فقط یه ماهه من:بعد یه ماه حتما منو بکش کوک:باشه حالا بیا کارت دارم رفتم بیرون باهاش در یه اتاق رو باز کرد کوک:اینجا جایه که تو توش کار میکنی رفتم تو من:واو کلی کامپیوتر بود با یه صفحه مانیتور بزرگ من:چقدر خفنه کوک:اینجا مخصوصه توعه باید هرکاری میگم انجام بدی و هرکسیو خواستم هک کنی دوربینایه مدار بسته همه چیو من:واسه من آسونه کوک:یکیم هست که بهت کمک میکنه جین هیونگ جین:آه سلام کوک:اینجا بودی جین:آره من:سلام من ماریا هستم مین ماریا جین:اوه خوشبختم من:همچنین کوک:یه دستیار جدید برات آوردم اینم هکره مثل اینکه معروفم هست جین:جالب شد
چشمامو باز کردم زیر دلم درد میکرد دیدم رو تختم یه نگاه کردم دیدم لختم سرمو برگردوندم جونگ کوک کنارم بود جیغ زدم ملافه رو دورم پیچیدم کوک:چتههه من:چیکار کردی با من اومد نزدیکم کوک:تنبیه یاد میگیری دیگه منو نزنی من:لباس میخوام یکی از لباسا خودشو داد بلند شدم رفتم بیرون رفتم حموم تو اتاقم زیر شیر آب گریه میکردم نشسته بودم رو زمین حموم حالم از خودمبه هم میخورد بعد حموم رفتم بیرون لباس عوض کردم و رو تختم دراز کشیدم که دیدم جونگ کوک اومد تو من:چی میخوای کوک:خیله خوب بابا چس نکن خودتو تقصیر خودت بود بلند شدم نشستماومد سمتم میخواست دستمو بگیره که یکم فاصله گرفتم کوک:وقتی میای اینجا معشوقه من میشی فقط یه ماهه من:بعد یه ماه حتما منو بکش کوک:باشه حالا بیا کارت دارم رفتم بیرون باهاش در یه اتاق رو باز کرد کوک:اینجا جایه که تو توش کار میکنی رفتم تو من:واو کلی کامپیوتر بود با یه صفحه مانیتور بزرگ من:چقدر خفنه کوک:اینجا مخصوصه توعه باید هرکاری میگم انجام بدی و هرکسیو خواستم هک کنی دوربینایه مدار بسته همه چیو من:واسه من آسونه کوک:یکیم هست که بهت کمک میکنه جین هیونگ جین:آه سلام کوک:اینجا بودی جین:آره من:سلام من ماریا هستم مین ماریا جین:اوه خوشبختم من:همچنین کوک:یه دستیار جدید برات آوردم اینم هکره مثل اینکه معروفم هست جین:جالب شد
۳۱.۲k
۰۴ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.