سناریو ریندو

خب بریم ادامه -_-
(ا/ت مخفف اسم تو هست)
رو مبل لم داده بودی و داشتی تو گوشیت میگشتی.
ریندو کلید انداخت و اومد تو اما تو اینقدر سرگم گوشیت بودی که نفهمیدی صدات کرده.
ریندو: ا/تت....ا/ت؟
میاد میبینه خیلی تو گوشیت سرگرمی و بعد چند دقیقه صبر می‌کنه
ریندو (زیر لب ) : ای بابا...خودت خواستی
ریندو. : ا/تتتتتت!(با داد و جیغ فرا بنفش)
و شما یهو از جا می‌پرسد و ویندوزتون بالا میاد که ریندو اومده خونه .
ا/ت : تو کی اومدی ؟
ریندو : موقعی که خانم تو گوشیت بودی .
ا/ت : کجا بودی؟
ریندو : خونه آقا شجاع 😑
ا/ت : 😐
ریندو : خب ا/ت تنبیه میخوای یا نه ؟( خودتون بفهمید ..ذهن هنتای لازمه 🌚)
ا/ت : ن‌نه ...
ریندو : خب پس بسا بغلم کیتن .
ا/ت : باشه رین.
که با ذوق پریدی بغلش 🥲
اما گمان از اینکه از کمر گرفت تورو و.....
ریندو : کیتن الان باید چی بگی؟
ا/ت : م‌منظورت چیه ریندو؟
ریندو : به جای اینکه اسمم رو کامل بگی باید یه چیز دیگه بگی بیبی گرل.
ا/ت : ...‌‌...
ریندو : ا/ت....تو که نمیخوای‍_
ا/ت : ب‌باشه ..ددی...(آروم )
ریندو : نشنیدم چی گفتی (با داد)
ا/ت : عههههه....باشه ددی!
ریندو : آفرین دختر خوب .
و بردتون به اتاق و پرتتون کرد رو تخت و در را بست و.......
و رفتین نماز خواندین دیگه...👁️👄👁️
(عبادتتون رو نمی توانم بنویسم چون پیجم گزارش میشه )
اما اگه همین رو گذارش کنین با چند تا رفیق شنگول و خنگول و منگول میام گذارشتون کنیم🔪🔪💢