دو پارتی * تهیونگ * (درخواستی)

امروز قرار بود مامان و بابام بیان خونمون خونه رو جمع کرده بودم و تهیونگ فرستاده بودم بیرون تا میوه و وسایل شام بخره و منم رفتم دوش گرفتم ....... اومدم بیرون دیدم تهیونگ روی تخت نشسته و داره خمار نگام میکنه :
( جیهیو - تهیونگ + )

- چیه ؟ چرا اونجوری نگاه میکنی ؟
+ میخوامت
- ( نگاهم به دیک شق کردش افتاد ولی به روی خودم نیاوردم ) نه
+ ازت نظر نخواستم ..... فقط خواستم اعطلاع رسانی کنم
- ته خودت که میدونی الان مامان و بابام میان پس نمیشه دیگه
+ اونا سه ساعت دیگه میان پس بیا بشین روی پاهام
- ته میگم نه یعنی نه باید به خودم برسم شام نذاشتم
+ حالا اول به من برس
- نه ته ته نمیشه برو بیرون میخام لباس بپوشم
+ نمیرم اینجا اتاق منم هست بعدشم میخام زیبایی هاتو تماشا کنم گرل
- اوکی ولی هیچ کاری نمیکنی ..... باشه ؟
+ میشه فقط الان ببوسیم .. خواهش ؟؟؟ ( کیوت و مظلوم )
- آهههههه باشه
شروع کردم به بوسیدنش بعد 2 مین ازش جداشم

* پرش به 3 ساعت بعد *

زنگ زدن تهیونگ رفت در و باز کرد و منم اومدم کنارش که کمرمو گرفت چسبوند به خودش داغی بدن شو حس میکردم یعنی هنوز تحریکه ؟
_سلام مامان خوش اومدی
+ سلام مادر جان خوش اومدید
= مرسی عزیزای من :)
- پس بابا کو ؟
= ماشین رو داره پارک میکنه
- آها باشه بیا بشین
= باشه عزیزم
+ من باز میکنم ....... سلام پدرجان خوش اومدید =)
* سلام پسرم خوبی ؟
+ بله ممنون
- سلام بابا خوش اومدی
+ ممنون دخترم
- بروبشین برات چایی بیارم :)
* :)