قانون عشق p15
۲۰ دقیقه بعد رسیدیم ...داخل رستوران شدیم گارسون میزمون رو نشون داد
سلام علیک کردیم و نشستیم بچه ها یه جوری به هایون نگا میکردن
نامجون کنارم نشسته بود و اروم جوری که کسی نشنوه در گوشم گفت :خاک تو سرت با این سلیقت
لبخند مصنوعی ای زدم و چیزی نگفتم
مشغول حرف زدن بودیم که منوی غذا رو اوردن
سفارش ک دادیم هایون گفت :عشقم من میرم دستامو بشورم زود میام
وقتی رفت همه حمله کردن بهم
تهیونگ : واقعا که.. این چیه میخوای باهاش ازدواج کنی همش عمله
جین:صد رحمت به میون سو .....دختر به اون خوشگلی و خوش اخلاقی رو ول کردی اومدی پیش این
دستامو به حالت تسلیم آوردم بالا :خودم همه اینا رو میدونم ولی ما قبلا عاشق هم بودیم اون موقع اصلا عمل نداشت و دختر ساده ای بود ......الانم درسته که تغییر کرده ولی هنوزم یه مقدار عاشقشم
جیهوپ: راستی میون سو خبر داری
گفتم : ازشم خبری ندارم برامم مهم نیس چیکار میکنه
جیهوپ: دلم براش میسوزه ...احتمالا اوضاش خیلی خوب ن..
با صدای کفشای هایون جیهوپ حرفشو ادامه نداد
کنارم نشست و با حالت لوسی گفت :اینقد بهت وابسته شدم دو دقیقه ازت دور میشم دلم برات تنگ میشه عشقم
لپشو کشیدم و گفتم : منم دلم تنگ شد
بعد از اینکه ما هم دستامونو شستیم غذا رو اوردن
بعد ناهار با بچه ها خدافظی کردیم و سوار ماشین شدیم ک جین بهم پیام داد: جونگ کوک شماره خدمتکار خونت همونی که عمه ی منشی میون سو بود رو بهم میدی
براش تایپ کردم:شماره سرپرست مین رو برای چی میخوای؟
آنلاین بود و سری جواب داد: میخوام از طریق اون یه خبری از میون سو بگیرم
سلام علیک کردیم و نشستیم بچه ها یه جوری به هایون نگا میکردن
نامجون کنارم نشسته بود و اروم جوری که کسی نشنوه در گوشم گفت :خاک تو سرت با این سلیقت
لبخند مصنوعی ای زدم و چیزی نگفتم
مشغول حرف زدن بودیم که منوی غذا رو اوردن
سفارش ک دادیم هایون گفت :عشقم من میرم دستامو بشورم زود میام
وقتی رفت همه حمله کردن بهم
تهیونگ : واقعا که.. این چیه میخوای باهاش ازدواج کنی همش عمله
جین:صد رحمت به میون سو .....دختر به اون خوشگلی و خوش اخلاقی رو ول کردی اومدی پیش این
دستامو به حالت تسلیم آوردم بالا :خودم همه اینا رو میدونم ولی ما قبلا عاشق هم بودیم اون موقع اصلا عمل نداشت و دختر ساده ای بود ......الانم درسته که تغییر کرده ولی هنوزم یه مقدار عاشقشم
جیهوپ: راستی میون سو خبر داری
گفتم : ازشم خبری ندارم برامم مهم نیس چیکار میکنه
جیهوپ: دلم براش میسوزه ...احتمالا اوضاش خیلی خوب ن..
با صدای کفشای هایون جیهوپ حرفشو ادامه نداد
کنارم نشست و با حالت لوسی گفت :اینقد بهت وابسته شدم دو دقیقه ازت دور میشم دلم برات تنگ میشه عشقم
لپشو کشیدم و گفتم : منم دلم تنگ شد
بعد از اینکه ما هم دستامونو شستیم غذا رو اوردن
بعد ناهار با بچه ها خدافظی کردیم و سوار ماشین شدیم ک جین بهم پیام داد: جونگ کوک شماره خدمتکار خونت همونی که عمه ی منشی میون سو بود رو بهم میدی
براش تایپ کردم:شماره سرپرست مین رو برای چی میخوای؟
آنلاین بود و سری جواب داد: میخوام از طریق اون یه خبری از میون سو بگیرم
۵۷.۱k
۱۲ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.