فیک درخواستی.پارت اول
من جئون هایول هستم.۲۰ سالمه،توی کمپانی جی واپی کار میکنم.زندگی همه همیشه چیزهای تازه ای رو برای آدم رقم میزنه برای منم اینو رقم زد.که حالا داستانشو براتون تعریف میکنم:صبح ساعت۶ بیدار شدم،رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتم.اماده شدم و برای رفتن به شرکت اماده شدم.و سوار ماشین شدم.رسیدم شرکت.چون رئیس بهم گفته بود امروز برم اتاقش منم مستقیم رفتم سمت اتاق رئیس.در زدم.گفت: بیا تو.درو باز کردم که بادیدم رئیس داره بایه گروه حرف میزنه.رفتم داخل تعظیم کوتاهی کردم.که رئیس اشاره کرد روی صندلی جلوی میزش بشینم.رفتم نشستم.اونا داشتن درباره.آهنگ جدید و تمریناتشون صحبت میکردن.رئیس روی صندلی پشت میز نشست و به اونا گفت برن بیرون.هایول:رییس مطلبی هست که بهم بگین؟. رئیس: بله این پسر هایی رو که دیدی بعدتوایس،استری کیدز،ایتزی،اونا بهترین گروه کمپانی هستن.من دیروز تو رو موقعه رقصیدن باآهنگ ایتزی.توی اتاق تمرین دیدم.با گفتن این حرف صورتم قرمز شد. رییس:به همین دلیل تصمیم گرفتم با بقیه مشورت کنم و تورو به عنوان منیجر گروه تی اکس تی معرفی کنم.با این حرف ایشون دلم ذوب شد اخه من از بچگی آرزو داشتم منیجر بشم.هایول:ممنون واقعا ممنون.قول میدم سربلندتون کنم.
رئیس: خوبه.خانم جئون.من روی شما حساب کردم.و انیدوارم این کارو به نحوه احسنت انجام بدید.حالا میتونید برید به کاراتون برشگسید.شغل جدیدتون رو از فردا شروع میکنید.
هایول:چشم.بازم ازتون ممنونم.و ازاتاق خارج شدم.قلبم واقعا از خوشحالی تند و تند میزد.
کامنت یادتون نره
رئیس: خوبه.خانم جئون.من روی شما حساب کردم.و انیدوارم این کارو به نحوه احسنت انجام بدید.حالا میتونید برید به کاراتون برشگسید.شغل جدیدتون رو از فردا شروع میکنید.
هایول:چشم.بازم ازتون ممنونم.و ازاتاق خارج شدم.قلبم واقعا از خوشحالی تند و تند میزد.
کامنت یادتون نره
۵.۰k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.