سناریو
#سناریو
وقتی خوابن و تو پیشونیشونو میبوسی و اونا بیدار میشن تو هول میکنی و از تخت میوفتی پایین
نامجون : قبل از اینکه بیفتی میگیرتت : چرا هول کردی ؟
جین : قبل از افتادنت محکم بغلت میکنه : چرا وقتی بیدارم از این کارا نمیکنی ؟
یونگی : میخنده : از اولش بیدار بودم چاگیا
هوسوک : بلند میشه و به سمتت میاد : خوبی ؟
جیمین : بعدش محکم بغلت میکنه و موهاتو به هم میریزه
تهیونگ : دستشو میذاره رو قلبش : میشه انقدر با قلب من بازی نکنی ؟
جونگکوک : میخنده : کیوتتتت
وقتی خوابن و تو پیشونیشونو میبوسی و اونا بیدار میشن تو هول میکنی و از تخت میوفتی پایین
نامجون : قبل از اینکه بیفتی میگیرتت : چرا هول کردی ؟
جین : قبل از افتادنت محکم بغلت میکنه : چرا وقتی بیدارم از این کارا نمیکنی ؟
یونگی : میخنده : از اولش بیدار بودم چاگیا
هوسوک : بلند میشه و به سمتت میاد : خوبی ؟
جیمین : بعدش محکم بغلت میکنه و موهاتو به هم میریزه
تهیونگ : دستشو میذاره رو قلبش : میشه انقدر با قلب من بازی نکنی ؟
جونگکوک : میخنده : کیوتتتت
۲.۳k
۱۳ تیر ۱۴۰۳