پارت اخر
پارت اخر
فیک مدرسه قلدرها
ویو ا٫ت
مرتیکه بی حیا خجالت نمیکشه
و خوب منم خوشم اومد این یعنی منو دوست داره
منم فک میکنم بهش حس دارم
سریع رفتم کلاس جنی تا منا دید اومد پیشه
انگار هیجان داره
*(علامت جنی)میگم هم جذابه هم پولدار باهاش قرار بذار بابا ت خیلی تنهای
- سعیم رو میکنم
بعد همه دختر هجوم اومدن پیشم
یکی ار دختر ها
میگم جونگکوک از تو خوشش اومده
یکی دیگه اره بابا
یکی دیگه باهاش قرار بزار
-میگم باشه سعیم رو میکنم
زنگ خورد زنگ آخر و رفتیم خونه امروز
واقعا حال ندارم برم باشگاه
میرم خونه
تو راه خونه
ویو جونگکوک
چرا ا٫ت نمیره باشگاه میخواد بره خونه آخ جون (آخه چون کلاسشون طول میکشیده
جونگکوک منتظر نمونده و میرفته و برای همین خونه را نمیدیده)
رفتم دنبالش رسید به یه عمارت بزرگ پس پولداره ولی من بیشتر پولدارم 😎😌
ویو ا٫ت
رسیدم خونه رفتم داخل رفتم بالا تو اتاقم
رفتم و لباس هامو عوض کردم مو هامو شونه زدم و کمی تینت لب زدم رنگ لب هام عوض شد
ویو جونگکوک
رفتم از در بالا تو عمارت
بعد به هر بدبختی که شد رفتم تو اتاقش
اتاقش کاملا مشکی بود و هر لباسی داشت مشکی بود کلا مشکی
رفیتم زیر تخت اومد تو اتاق
ویو ا٫ت
بعد یه صدای از زیر تخت شنیدم رفتم ببینم
که با غیافه جونگکوک مواجه شدم این اینجا چیکار میکرد
اومدم جیغ بکشم یه جلو دهنم رو گرفت بهش علامت دادم که ولم کنه
-تو اینجا چه غلطی میکنی
+خونه زنمه
- که این طور
-چی میخوای
+تو رو
-تو خواب ببینی
+ بیا بخوابیم تا اتفاق میفته
+میخوام یه چیزی بهت بگم
- بگو
+باشه ببین .... من تو رو دوست دارم از اخلاقت خوشم میاد استایلت قیافت کلا ازت خوشم میاد....
-خوب که چی
+بیا باهم قرار بزاریم
-وایستا چی
-میدونی منم........دوس..ت...دارم
+ من بیشتر
بعد لب های منا بوسید منم با هاش همراه شدم
بعد که ولم کرد دویدم سمت در مامان هنوز نیامده بود به خدمت کار گفتم نیاد بالا
گفت چشم و رفت
ویو جونگکوک
باورم نمیشه اونم منا دوست داش
لایک با تشکر
فیک مدرسه قلدرها
ویو ا٫ت
مرتیکه بی حیا خجالت نمیکشه
و خوب منم خوشم اومد این یعنی منو دوست داره
منم فک میکنم بهش حس دارم
سریع رفتم کلاس جنی تا منا دید اومد پیشه
انگار هیجان داره
*(علامت جنی)میگم هم جذابه هم پولدار باهاش قرار بذار بابا ت خیلی تنهای
- سعیم رو میکنم
بعد همه دختر هجوم اومدن پیشم
یکی ار دختر ها
میگم جونگکوک از تو خوشش اومده
یکی دیگه اره بابا
یکی دیگه باهاش قرار بزار
-میگم باشه سعیم رو میکنم
زنگ خورد زنگ آخر و رفتیم خونه امروز
واقعا حال ندارم برم باشگاه
میرم خونه
تو راه خونه
ویو جونگکوک
چرا ا٫ت نمیره باشگاه میخواد بره خونه آخ جون (آخه چون کلاسشون طول میکشیده
جونگکوک منتظر نمونده و میرفته و برای همین خونه را نمیدیده)
رفتم دنبالش رسید به یه عمارت بزرگ پس پولداره ولی من بیشتر پولدارم 😎😌
ویو ا٫ت
رسیدم خونه رفتم داخل رفتم بالا تو اتاقم
رفتم و لباس هامو عوض کردم مو هامو شونه زدم و کمی تینت لب زدم رنگ لب هام عوض شد
ویو جونگکوک
رفتم از در بالا تو عمارت
بعد به هر بدبختی که شد رفتم تو اتاقش
اتاقش کاملا مشکی بود و هر لباسی داشت مشکی بود کلا مشکی
رفیتم زیر تخت اومد تو اتاق
ویو ا٫ت
بعد یه صدای از زیر تخت شنیدم رفتم ببینم
که با غیافه جونگکوک مواجه شدم این اینجا چیکار میکرد
اومدم جیغ بکشم یه جلو دهنم رو گرفت بهش علامت دادم که ولم کنه
-تو اینجا چه غلطی میکنی
+خونه زنمه
- که این طور
-چی میخوای
+تو رو
-تو خواب ببینی
+ بیا بخوابیم تا اتفاق میفته
+میخوام یه چیزی بهت بگم
- بگو
+باشه ببین .... من تو رو دوست دارم از اخلاقت خوشم میاد استایلت قیافت کلا ازت خوشم میاد....
-خوب که چی
+بیا باهم قرار بزاریم
-وایستا چی
-میدونی منم........دوس..ت...دارم
+ من بیشتر
بعد لب های منا بوسید منم با هاش همراه شدم
بعد که ولم کرد دویدم سمت در مامان هنوز نیامده بود به خدمت کار گفتم نیاد بالا
گفت چشم و رفت
ویو جونگکوک
باورم نمیشه اونم منا دوست داش
لایک با تشکر
۵.۵k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.